Share قصه های کودکانه
Share to email
Share to Facebook
Share to X
By Mohammad Reza
4.4
8181 ratings
The podcast currently has 97 episodes available.
در زمانهای قدیم پسر کشاورز فقیری که جک نام داشت گاوشان را به بازار برده و در مقابل یک دانه لوبیا میفروشد و...
دزده و مرغ فلفلی از طولانی ترین کتاب های شعر برای خردسالان و کودکان می باشد که نوشته منوچهر احترامی می باشد.منوچهر احترامی متولد 1320 می باشد و از معروفترین کارهای او مجموعه حسنی نگو یه دسته گل بوده که تاکنون میلیونها بار تجدید چاپ شده است.
دزده و مرغ فللفلی داستانی شعر گونه است که کودکان را با شهرهای مختلف ایران آشنا می کند.
داستان زیبای کودکانه تقدیم به فرزندان خوب ایران زمین (در زمانهای قدیم، خرگوشها بالای درخت زندگی می کردند اما ...
یکی بود و یکی نبود، سالها پیش گربه ای زندگی می کرد که همه موشها از دست این آقا گربه جان به لبشان رسیده بود. در تمام شهر و اطراف آن هیچ موشی نبود که وقتی نام تیزچنگال ماهیچه دوست یعنی همین آقا گربه را بشنود به لرزه نیفتد یا وقتی از دور او را ببیند از جان خودش نا امید نشود. از هیبت و یال و کوپال و چنگ و دندانهایش نپرسید که هر چه بگویم کم گفته ام، گربه نگو بگو شیر، شیر نگو بگو ببر وپلنگ ، ببر و پلنگ نگو بگو اژدها.
یکی بود و یکی نبود، سالها پیش گربه ای زندگی می کرد که همه موشها از دست این آقا گربه جان به لبشان رسیده بود. در تمام شهر و اطراف آن هیچ موشی نبود که وقتی نام تیزچنگال ماهیچه دوست یعنی همین آقا گربه را بشنود به لرزه نیفتد یا وقتی از دور او را ببیند از جان خودش نا امید نشود. از هیبت و یال و کوپال و چنگ و دندانهایش نپرسید که هر چه بگویم کم گفته ام، گربه نگو بگو شیر، شیر نگو بگو ببر و پلنگ، ببر و پلنگ نگو بگو اژدها.
قصه های کودک - حسن و گلی
داستان در مورد زندگی یک خرگوش و یک روباه است که این روباه میخواهد با استفاده از ترفندی با کمک ستاره ها، خرگوش را گول بزند. در ادامه مطلب میتوانید این کتاب ...
داستان در مورد زندگی یک خرگوش و یک روباه است که این روباه میخواهد با استفاده از ترفندی با کمک ستاره ها، خرگوش را گول بزند. در ادامه مطلب میتوانید این کتاب ...
قصه های کودک - خاله سوسکه
یكی بود یكی نبود، داستان شش جوجه کلاغ و یک روباه از این قراره که در جنگلی سرسبزو زیبا روی درختی پیر و بزرگ کلاغی برای جوجه های ریزو درشتش لونه ای ساخته بود . هر روز خدا وقتی که شب آروم آروم و پاورچین پاورچین میرفت تا روز از لابه لای شاخه ها و برگها وارد جنگل بشه و خروس بانگ سحری میزد و خورشید چتر نورشو باز میکرد،از لونه این خانم کلاغه صدای خنده و شادی به گوش میرسید. جوجه کلاغا هم برای خودشون درس و مشق دارن. درس و مشقشونم همچین آسون نیست .دونه چیدنو لونه ساختنو پرواز کردن و از همه مهم تر دوست و دشمن شناختن درس و مشق جوجه کلاغاست . بله اون روز هم جوجه کلاغا بعد از سلام و صبح بخیر و دون خوردن و آب خوردن به مادرشون گفتن : حالا مادر جان بهمون بال زدن و پریدنو یاد بده.
The podcast currently has 97 episodes available.
10,030 Listeners
7,825 Listeners
1,462 Listeners
853 Listeners
6,212 Listeners
1,111 Listeners
2,460 Listeners
417 Listeners
12 Listeners
2,629 Listeners
15 Listeners
521 Listeners
12 Listeners
1,801 Listeners
49 Listeners