بنا به تجربه مشارکت پایین در دو انتخابات پیشین و همچنین جوّی که پس از خیزش زن-زندگی-آزادی در میان مردم ایجاد شده، حکومت نگران حضور کم‌رنگ عموم مردم و بحران مشروعیت خود در انتخابات آتی شده است. نشانه‌های آشکاری از این موضوع در همین یکی دو روزه دیده شده است. علی خامنه‌ای روز گذشته به طور ضمنی افراد بی‌حجاب و کسانی که با معیارهای حکومت زندگی نمی‌کنند را تایید کرد و از امامان جمعه خواست آنها را افرادی متدین و بخشی از مردم بدانند. شب گذشته هم در یک اتفاق بی‌مانند، ژیلا صادقی مجری تلویزیون با کت دامن و روسری قرمز رنگ اجرای برنامه‌ای در شبکه سه را بر عهده داشت. برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌گویند این‌ها ترفند حکومت برای فریب مردم است و پس از انتخابات، بگیر و ببندها و سرکوب مردم دوباره از سر گرفته خواهد شد.

روز گذشته حوثی‌های یمن به یک کشتی آمریکایی حمله کردند و ساعاتی بعد چندین موشک شلیک شده از داخل خاک ایران، به اطراف کنسولگری جدید ایالات متحده در کردستان عراق برخورد کرد که بر اساس گزارش‌ها نیروهای آمریکایی در این حادثه آسیبی ندیده‌اند. اما آنچه که به عیان قابل مشاهده است این است که پس از آغاز جنگ اسرائیل و حماس، جمهوری اسلامی ماجراجویی‌های خود در منطقه را افزایش داده؛ چه به طور مستقیم و چه از طریق نیروهای تحت حمایت‌‌اش. طیفی از فعالان سیاسی داخل کشور هم هشدار می‌دهند این نوع از ایجاد تنش در منطقه از سوی حکومت ممکن است ایران را وارد یک درگیری بزرگتر و خطرناک کند.

در سالهای اخیر کیفیت خدمات پزشکی در ایران کاهش یافته و نرخ آن هم دچار افزایشی بیش از حد شده است. مهاجرت گروه بزرگی از پزشکان و پرستاران و همچنین بروز اختلال در زنجیره تامین دارو موجب شده که بخش بزرگی از مردم برای دریافت خدمات پزشکی با مشکلاتی مواجه شوند. گران شدن درمان به نسبت درآمد هم معضل بزرگی است که در سالهای اخیر مردم را درگیر کرده است. حالا خبر رسیده که شورای عالی بیمه، تعرفه‌های خدمات تشخیصی درمانی در سال ۱۴۰۳ برای همه‌ی بخش‌های ارائه دهنده خدمت را به میزان ۴۶ درصد افزایش داده است و این به معنای آن است که در سال آینده، بیماران دردسرهای بیشتری برای دریافت خدمات درمانی خواهند داشت.

قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مجوزی بود برای حملات آمریکا و متحدان‌اش به پایگاه‌های حوثی‌های یمن که مورد حمایت تمام قد جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. بروز چنین تنشی در منطقه و ردپای جمهوری اسلامی در این بحران، گمانه‌زنی‌هایی را به راه انداخته است از به راه افتادن جنگی گسترده در منطقه که می‌تواند هم‌زمان با جنگ اسرائیل و غزه، خاورمیانه را به کانون اصلی جنگ در جهان تبدیل کند. برخی از کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی معتقدند حکومت حاکم در ایران با حمایت از حماس و حوثی‌ها، ممکن است موجب وارد شدن کشورشان به جنگی فراگیر شود که تبعات آتی آن هر ایرانی را درگیر خواهد کرد.

وضعیت منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر به گونه‌ای بوده است که اغلب اخبار با محتوای تلخ همراه شده است که بروز درگیری و جنگ‌های متعدد از جمله آنهاست. اما مردم ایران سوای روبرو شدن با این خبرهای تلخ منطقه‌ای، هر روز با اخباری ناخوشایند در زمینه‌های اقتصاد، سیاست، اجتماع و محیط زیست مواجه می‌شوند. یک گزارش از شهرداری تهران که اخیراً منتشر شده است اعتراف کرده که بیش از ۹۹ درصد از مردم تهران افسردگی دارند. نبود امید به آینده و قرار گرفتن زیر رگبار اخبار تلخ می‌تواند از جمله علل چنین بحران بزرگی باشد.

حسن روحانی رئیس پیشین دولت در ملاقات با گروهی از فرهنگیان گفته که دو نوع می‌توان به شرایط حاکم اعتراض کرد. یک راه این است که در انتخابات شرکت نکنیم اما این راه نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. راه بهتر این است که پای صندوق رأی برویم و به فردی که به شرایط امروز معترض است، رأی دهیم. او افزوده رأی اعتراضی بهتر از رای ندادن است و مشکلات ما در نهایت باید با صندوق رأی حل شود و راه دیگری نداریم. او این حرف‌ها در حالی بیان کرده است که در همین روزهای اخیر شورای نگهبان اغلب افرادی را که به قول حسن روحانی معترض محسوب می‌شوند را برای انتخابات مجلس رد صلاحیت کرده است.

عدم تناسب میان حداقل دستمزد و هزینه‌های زندگی موضوعی است که به ویژه در سالهای اخیر مورد اعتراض قشر بزرگی از کارگران و حقوق‌بگیران بوده است. حمید حاج اسماعیلی کارشناس حوزه کار و فعال کارگری در این باره گفته است کمترین دستمزد برای اینکه افراد فقیر محسوب نشوند در کلان شهرها مانند تهران باید ۲۵میلیون تومان باشد، در حالی که در حال حاضر این رقم حدود هشت میلیون تومان است. او اشاره کرده که میزان دستمزد در ایران نسبت به جهان در سطح پایینی قرار دارد و اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم در بین ۱۸۰ کشور رتبه‌ای بهتر از ۱۵۰ نداریم.

امروز هجدهم دی‌ماه برابر بود با چهارمین سالگرد ساقط کردن هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران با شلیک دو موشک. اتفاقی که آشکارا دروغگویی و عدم صداقت مسئولان نظام جمهوری اسلامی را عیان کرد. آنها سه روز به مردم درباره ماهیت حادثه دروغ گفتند و سرانجام پس از رو شدن شواهد قطعی و غیرقابل انکار، به آن اعتراف کردند. اما پس از آن موضوع ابعاد دیگری هم پیدا کرد، هیچ مقامی استعفا نداد و تمام جنایت را به خطای انسانی اپراتورهای پدافند فرودگاه منتسب کردند و در ادامه با برگزاری یک دادگاه نسبتاً طولانی، فقط چند سال حبس برای عده‌ای از آنها در نظر گرفتند. اگرچه در سوی مقابل، خانواده‌های ۱۷۶ سرنشین کشته شده هواپیمای اوکراینی در دادگاه‌های بین‌المللی علیه مقامات جمهوری اسلامی ایران اقامه دعوا کرده‌اند.

یکی از موضوعاتی که دست‌کم از یک دهه پیش در ادبیات حاکمان جمهوری اسلامی بسیار شنیده شده این است که به رغم همه کمبودها در کشور، دست‌کم امنیت داریم. پس از انفجارهای روز چهارشنبه در کرمان و کشته شدن تعداد زیادی شهروند، گروهی از مردم می‌گویند همین موضوع نشان از نبود امنیت است. در همین حال گروهی دیگر پا را فراتر گذاشته و می‌گویند نبود امنیت فقط به این موارد نادر، محدود نیست و مثال‌هایی برای آن می‌اورند. از جمله افزایش میزان دزدی و قتل و دیگر ناامنی‌های اجتماعی و حتی بحران‌های اقتصادی که اغلب خانوارها را در یک ناامنی محض قرار داده است. پرسش روز: با توجه به همه موضوعات جاری در کشور، اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، آیا امنیت در ایران برقرار است؟

انفجارهای مرگبار روز گذشته در کرمان هنوز هم در صدر اخبار این روزهای ایران و حتی جهان است. هنوز اخباری رسمی درباره ماهیت این حملات مشخص نشده و به همین علت گمانه‌زنی های مختلفی درباره آن مطرح می‌شود. در میان انبوه تحلیل‌ها برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقدند در وضعیت حساس این روزهای منطقه، که یک سوی آن جنگ اسرائیل و حماس است و سوی دیگر حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها، جمهوری اسلامی نیاز به چنین اتفاقی داشت تا بتواند به این بهانه هم خودش را در جایگاه قربانی تعریف کند و هم فرصتی برای امنیتی کردن فضای داخلی به دست بیاورد. پرسش روز: به نظر شما ارتباطی میان حملات مرگ‌بار کرمان و بحران‌های منطقه از جمله جنگ اسرائیل و حماس وجود دارد؟