Share واگوچی
Share to email
Share to Facebook
Share to X
By Vagochi
The podcast currently has 9 episodes available.
کلام : یاشار جعفری
موزیک : Matt Tondut, Javi Lobe
----------------------------------------
اگر کمی از دیدن و شنیدن لذت بردید با دوستانتون به اشتراک بگذارید ;)
مارو در شبکههای اجتماعی با نام واگوچی دنبال کنید...
کلام : یاشار جعفری
موزیک : River Camille- Elevate
----------------------------------------
اگر کمی از دیدن و شنیدن لذت بردید با دوستانتون به اشتراک بگذارید ;)
مارو در شبکههای اجتماعی با نام واگوچی دنبال کنید...
کلام : یاشار جعفری
متن : آذین قانع
موزیک : The light She Brings
----------------------------------------
اگر کمی از دیدن و شنیدن لذت بردید با دوستانتون به اشتراک بگذارید ;)
مارو در شبکههای اجتماعی با نام واگوچی دنبال کنید...
هر موقع میدیدمش خنده روی لبش بود، یه روز بهش گفتم خوشبحالت، یه دلِ بی غم اگه تو این دنیا باشه دلِ توعه ،آخه مگه تو قاطیِ این آدما زندگی نمیکنی؟ بگو ببینم....تا حالا طعم درد رو چشیدی؟ دلت شکسته، بغض کردی ؟ غصه خوردی؟! تا حالا زمین خوردی کسی نباشه دستتو بگیره؟! نامردی در حقت کردن؟! اصلا عاشق شدی بعد ولت کنه بِره دنیا رو سرت خراب شه؟!! یه نگاه بهم کرد و خندید گفتم لعنتی جواب سوال منو بده باز که میخندی...!
زل زد تو چشمامو گفت تجربه ی تلخ و شکست و بغض و درد و همه ی اینایی که گفتی رو.... همه دارن، منتها یکی فریادشون می زنه یکی قایمشون می کنه یکی پک به پک دودشون می کنه یکی شب به شب شعرشون میکنه یکی باهاشون کنار میاد یکی زیر هجومشون له میشه ... اما امان از دلِ اونی که تصمیم گرفته فقط بهشون بخنده... امان از دل اون...
----------------------------------------
کلام : @yaasharjafari
متن : آذین قانع
موزیک : Oumi Kapila - Moment Ii
----------------------------------------
اگر کمی از دیدن و شنیدن لذت بردید با دوستانتون به اشتراک بگذارید ;)
مارو در شبکههای اجتماعی با نام واگوچی دنبال کنید...
اسمشو گذاشتم صبر غمانگیز، اسم تموم روزهایی که با یه اشتیاق ناب، وصال میخواستیم ولی به فراق گذشت و بعدترا ما نفس بریده تر از اون بودیم که رسیدن خوشبختمون کنه. اسم تمام روایی که قرار بود جوونی کنیم ، جاهل باشیم، کفهی کارای احمقانمون سنگینتر باشه اما یه گوشه نشستیم و به غریب ترین شکل ممکن طوری که حتی عزیزترینامونم ندیدن، پیر و پیرتر شدیم،
اون روز خوبِۀ بعد از شب و روز درس خوندنا و مهمونی نرفتنا، اشتباه نکردنا ، هنوزم که هنوزه نیومده.
اسم تموم رووزایی که کنج تنهایی میخواستیم که خسته باشیم، که به مستاصلترین شکل ممکن گریه کنیم اما خنده به لب، وارد راهروهای محل کارمون شدیم.
به سگجونمون ایمان آوردیم و به دور باطل زندگی با چندرغاز که باید شاکرش میبودیم عادت کردیم . ما آغوش بی منت میخواستیم اما شده بودیم غریبان سال کرونا.
اسمشو گداشتم صبر غم انگیز، همون که ابتهاج تو وصفش میگه:
این صبر که من میکنم فشردن جان است
همون که به گمونم بقیه اسمشو گذاشتن باشن جوونی .
تو، آدمای دیگه رو فقط از بیرون میبینی
تو، ظاهرشون رو میشناسی و اونا هم بیرون خودشونو خیلی قشنگ جلوه میدن
ظاهر آدما ویترین نمایشگاس و خیلیم گول زننده
و تو بیرون دیگران رو با درون خودت مقایسه میکنی ، تو میدونی که از درون خوشحال نیستی، حتی با خودت فکر میکنی که چیزی نیستی و بی ارزشی
پس تو هم به بخاطره حسادت، شروع میکنی به ساختگی بودن، شروع میکنی به تظاهر کردن، به چیزایی تظاهر میکنی که نداری، بیشترو بیشتر مصنوعی میشی، از دیگران تقلید میکنی، میخندی اما قلبت ابداً نمیخنده و حتی شاید مشغول گریه و زاری هم باشه.
آدم حسود تو جهنم زندگی میکنه،
مقایسه کردن رو دور بنداز، حسادت از بین میره ، ساختگی بودن از بین میره
فقط وقتی میتونی دوربندازیش که شروع کنی به رشد دادن گنجینه ای که درونت هست، راه دیگه ای نیست .
رشد کن، اصیل باش
خودتو دوست داشته باش و به خودت احترام بزار ، اونوقته که در بهشت به روت باز میشه ...
موزیک : Michael Fk - Fading
----------------------------------------------------------------
آدمای امروز دفتر خاطرات ندارن
ما حرفامونو توی صفحه های چت عزیزترینامون مینویسیم و به در و دیوارش عکس و شعر و نوشته های قشنگ میچسبونیم
دفتر خاطرات آدمای امروز یه صفحه لمسی چند اینچی شده با کوله بار سنگینی از حسرت و حرف و خاطره های تایپ شده
قبل ترا برای فراموشی دفترای خاطراتمونو سربه نیست میکردیم
این روزا ولی هر بار که کم میاریم می افتیم به جون سابقه های چتامون و کسی چه میدونه چقدر درد داره بعضی از همین سر به نیست کردنای بی برگشت
تور روزگاری که آدما تو یک پروفایل خلاصه میشن و فراموش کردنشون به یه لمس چند ثانیه ای بنده
ادمای وفاداری نیستیم ، زود دل میبنیدیم و زود فراموش میکنیم
کاش تو همون دوران دفتر خاطره های قفبی جا مونده بودیم
دیگه ای برم که یه چیزی از فاصله دور توجهم رو به خودش جلب کرد.
یه ترازو میذاشت جلوش و به جدول کنار خیابون لم میداد.
خاکی بود. هم لباساش، هم دلش ...
رو یه تیکه کاغذ نوشته بود «هزاری نداری فدای سرت، خودت رو وزن کن مهمونِ من».
من مشتری ثابتش بودم. هر روز تو مسیر برگشت به خونه، یه هزاری بهش میدادم و یه هفتاد کیلو میشنیدم.
غلام پسر هفده سالهای بود که مچِ پای چپش مادرزاد مشکل داشت و سخت میتونست راه بره. برای همین با ترازو و هزار تومن هزار تومن پول در میآورد.
یه روز وقتی رفتم رو ترازو غلام گفت پنجاه کیلو... نگاه کردم دیدم هفتاده. خودش خندهش گرفت. گفت امروز همه رو میگم پنجاه کیلو. گفتم حالا چرا پنجاه؟ گفت پنجاه کیلو بود. گفتم کی؟ گفت اسمش رو که نمیدونم ولی جای خواهرم نباشه، خیلی قشنگ بود.
گفتم به سلامتی... فکر نمیکنی واست زوده؟ گفت هم سن و سالای من بچه دارن. گفتم لابد نسل شما زود شروع میکنه. گفت شاید نسل شما دیر شروع میکنه.
دیدم راست میگه. با شرایطی که داشت بیشتر نگرانش بودم تا خوشحال... میترسیدم از طرف چیزی بشنوه که نباید بشنوه.
از فردای اون روز غلام حسابی عوض شد. اولین تغییرش این بود که دو هزار تومن ازم میگرفت و میگفت هفتاد کیلو. دیگه خبری از اون نوشتهی هزاری نداری فدای سرت هم نبود.
غلام داشت پول جمع میکرد تا بره خواستگاری. میگفت به ننهم گفتم عروس خوشگل نمیخوای؟ ننهم گفته کی زنت میشه آخه ... منم گفتم سمیه!
غلام تو رویاهاش با سمیه، آروغ بچهش رو هم گرفته بود!
یه روز وقتی داشتم خودم رو وزن میکردم غلام با دست به اون سمت خیابون اشاره کرد و گفت خودشه! نگاه کردم دیدم دو تا دختر دارن میان این سمت خیابون. دخترایی که مانتو و شال و کفش شون درآمد یک سال غلام بود. رفتم یه گوشه وایسادم به تماشا...
فقط دعا میکردم غرورش له نشه. تو همین فکرا بودم که دیدم اون دو تا دختر از کنار غلام رد شدن. نه اونا به غلام نگاه کردن و نه غلام به اونا ...
غلام بلند شد و با پای چپی که رو زمین کشیده میشد رفت به استقبال...
عصا رو از زیر بغل سمیه گرفت و سمیه به شونهی غلام تکیه داد. غلام عصای سمیه رو گذاشت رو زمین و دستش رو گرفت و کمکش کرد بره رو ترازو...
بعد نگاه کرد به من و با خنده گفت از الان همه پنجاه و دو کیلو ...
.
متن : حسین حائریان
کلام : یاشار جعفری
موزیک : Josh Kramer - Winter In Paris
The podcast currently has 9 episodes available.