برنامه شماره ۵۳ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، شماره ۵۹۸یاران سحر خیزان تا صبح کی دریابدتا ذره صفت ما را کی زیر و زبر یابدآن بخت که را باشد کید به لب جوییتا آب خورد از جو خود عکس قمر یابدیعقوب صفت کی بود کز پیرهن یوسفاو بوی پسر جوید خود نور بصر یابدیا تشنه چو اعرابی در چه فکند دلویدر دلو نگارینی چون تنگ شکر یابدیا موسی آتش جو کرد به درختی روآید که برد آتش صد صبح و سحر یابددر خانه جهد عیسی تا وارهد از دشمناز خانه سوی گردون ناگاه گذر یابدیا همچو سلیمانی بشکافد ماهی رااندر شکم ماهی آن خاتم زر یابدشمشیر به کف عمر در قصد رسول آیددر دام خدا افتد وز بخت نظر یابدیا چون پسر ادهم راند به سوی آهوتا صید کند آهو خود صید دگر یابدیا چون صدف تشنه بگشاده دهان آیدتا قطره به خود گیرد در خویش گهر یابدیا مرد علف کش کو گردد سوی ویرانهاناگاه به ویرانی از گنج خبر یابدره رو بهل افسانه تا محرم و بیگانهاز نور الم نشرح بیشرح تو دریابدهر کو سوی شمس الدین از صدق نهد گامیگر پاش فروماند از عشق دو پر یابد