برنامه شماره ۷۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، شماره ۲۲۹۸زهی بزم خداوندی زهی میهای شاهانهزهی یغما که میآرد شه قفجاق ترکانهدلم آهن همیخاید از آن لعلین لبی که اوکنار لطف بگشاید میان حلقه مستانههر آن جانی که شد مجنون به عشق حالت بیچونکجا گیرد قرار اکنون بدین افسون و افسانهچو او طره برافشاند سوی عاشق همیداندکه از زنجیر جنبیدن بجنبد شور دیوانهبه عشق طرههای او که جعد و شاخ شاخ آمددل من شاخ شاخ آید چو دندان در سر شانهچه برهم گشتهاند این دم حریفان دل از مستیبرای جانت ای مه رو سری درکن در این خانهاگر ساقی ندادت می دلا در گل چه افتادیوگر آن مشک نگشاد او چرا پر گشت پیمانهخداوندا در این بیشه چه گم گشتهست اندیشهتنی تن کجا ماند میان جان و جانانهبیا ای شمس تبریزی که در رفعت سلیمانیکه از عشقت همه مرغان شدند از دام و از دانه