برنامه شماره ۷۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهحافظ، دیوان غزلیات، شماره ۳۴۶من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنممحتسب داند که من این کارها کمتر کنممن که عیب توبه کاران کرده باشم بارهاتوبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنمعشق دردانهست و من غواص و دریا میکدهسر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنملاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسقداوری دارم بسی یا رب که را داور کنمبازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب منتا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنممن که از یاقوت و لعل اشک دارم گنجهاکی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنمچون صبا مجموعه گل را به آب لطف شستکجدلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنمعهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبارعهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنممن که دارم در گدایی گنج سلطانی به دستکی طمع در گردش گردون دون پرور کنمگر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتمگر به آب چشمه خورشید دامن تر کنمعاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوستتنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنمدوش لعلش عشوهای میداد حافظ را ولیمن نه آنم کز وی این افسانهها باور کنم