برنامه شماره ۹۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهحافظ، دیوان اشعار، شماره ۳۷بیا که قصر امل سخت سست بنیادستبیار باده که بنیاد عمر بر بادستغلام همت آنم که زیر چرخ کبودز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادستچه گویمت که به میخانه دوش مست و خرابسروش عالم غیبم چه مژدهها دادستکه ای بلندنظر شاهباز سدره نشیننشیمن تو نه این کنج محنت آبادستتو را ز کنگره عرش میزنند صفیرندانمت که در این دامگه چه افتادستنصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آرکه این حدیث ز پیر طریقتم یادستغم جهان مخور و پند من مبر از یادکه این لطیفه عشقم ز ره روی یادسترضا به داده بده وز جبین گره بگشایکه بر من و تو در اختیار نگشادستمجو درستی عهد از جهان سست نهادکه این عجوز عروس هزار دامادستنشان عهد و وفا نیست در تبسم گلبنال بلبل بی دل که جای فریادستحسد چه میبری ای سست نظم بر حافظقبول خاطر و لطف سخن خدادادست