
Sign up to save your podcasts
Or


▨ نام شعر: دیگر تنها نیستم
▨ شاعر: احمد شاملو
▨ با صدای: احمد شاملو
▨ موسیقی از: samuel barber
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
بر شانهیِ من کبوتریست که از دهانِ تو آب میخورد
بر شانهیِ من کبوتریست که گلوی مرا تازه میکند.
بر شانهیِ من کبوتریست باوقار و خوب
که با من از روشنی سخن میگوید
و از انسان ــ که ربالنوعِ همه خداهاست.
من با انسان در ابدیتی پُرستاره گام میزنم.
□
در ظلمت حقیقتی جنبشی کرد
در کوچه مردی بر خاک افتاد
در خانه زنی گریست
در گاهواره کودکی لبخندی زد.
آدمها همتلاشِ حقیقتند
آدمها همزادِ ابدیتند
من با ابدیت بیگانه نیستم.
□
زندگی از زیرِ سنگچینِ دیوارهای زندانِ بدی سرود میخواند
در چشمِ عروسکهای مسخ، شبچراغِ گرایشی تابنده است
شهرِ من رقصِ کوچههایش را بازمییابد.
هیچ کجا هیچ زمان فریادِ زندگی بیجواب نمانده است.
به صداهای دور گوش میدهم از دور به صدای من گوش میدهند
من زندهام
فریادِ من بیجواب نیست، قلبِ خوبِ تو جوابِ فریادِ من است.
□
مرغِ صداطلاییِ من در شاخ و برگِ خانهی توست
نازنین! جامهی خوبت را بپوش
عشق، ما را دوست میدارد
من با تو رؤیایم را در بیداری دنبال میگیرم
من شعر را از حقیقتِ پیشانیِ تو درمییابم
با من از روشنی حرف میزنی و از انسان که خویشاوندِ همه خداهاست
با تو من دیگر در سحرِ رؤیاهایم تنها نیستم.
▨
احمد شاملو - ۱۳۳۴
از دفتر شعر هوای تازه
چاپ شده به سال ۱۳۳۶
By Schahrouz4.9
1717 ratings
▨ نام شعر: دیگر تنها نیستم
▨ شاعر: احمد شاملو
▨ با صدای: احمد شاملو
▨ موسیقی از: samuel barber
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
بر شانهیِ من کبوتریست که از دهانِ تو آب میخورد
بر شانهیِ من کبوتریست که گلوی مرا تازه میکند.
بر شانهیِ من کبوتریست باوقار و خوب
که با من از روشنی سخن میگوید
و از انسان ــ که ربالنوعِ همه خداهاست.
من با انسان در ابدیتی پُرستاره گام میزنم.
□
در ظلمت حقیقتی جنبشی کرد
در کوچه مردی بر خاک افتاد
در خانه زنی گریست
در گاهواره کودکی لبخندی زد.
آدمها همتلاشِ حقیقتند
آدمها همزادِ ابدیتند
من با ابدیت بیگانه نیستم.
□
زندگی از زیرِ سنگچینِ دیوارهای زندانِ بدی سرود میخواند
در چشمِ عروسکهای مسخ، شبچراغِ گرایشی تابنده است
شهرِ من رقصِ کوچههایش را بازمییابد.
هیچ کجا هیچ زمان فریادِ زندگی بیجواب نمانده است.
به صداهای دور گوش میدهم از دور به صدای من گوش میدهند
من زندهام
فریادِ من بیجواب نیست، قلبِ خوبِ تو جوابِ فریادِ من است.
□
مرغِ صداطلاییِ من در شاخ و برگِ خانهی توست
نازنین! جامهی خوبت را بپوش
عشق، ما را دوست میدارد
من با تو رؤیایم را در بیداری دنبال میگیرم
من شعر را از حقیقتِ پیشانیِ تو درمییابم
با من از روشنی حرف میزنی و از انسان که خویشاوندِ همه خداهاست
با تو من دیگر در سحرِ رؤیاهایم تنها نیستم.
▨
احمد شاملو - ۱۳۳۴
از دفتر شعر هوای تازه
چاپ شده به سال ۱۳۳۶

7,870 Listeners

1,048 Listeners

1,152 Listeners

476 Listeners

173 Listeners

154 Listeners

146 Listeners

2,940 Listeners

58 Listeners

146 Listeners

374 Listeners

496 Listeners

195 Listeners

642 Listeners

114 Listeners