کتابچهٔ حقیقت» منبعی بسیار مهم درباره بخشی از تاریخ معاصر ایران است. چند سال اول جمهوری اسلامی که حکومت با سرکوب و اعدام و زندان و سانسور سازمان های سیاسی مخالف خود را از همه گرایش های سیاسی و فکری سرکوب و استبداد خود را تثبیت کرد . چکونگی تثبیت قدرت جمهوری اسلامی و ان چه برای امروز ما مهم است شناخت خطاهای نظری و ساختاری و استراتژیک و تاکتیکی گروه های سیاسی و در کتابچه حقیقت حزب توده
در باره این دوران یعنی سرکوب خشن اسناد معتبر چندانی منتشر نشده حکومت کتاب ها و فیلم های زیادی به سود خود تولید کرده است اما روایت حکومت روایتی تحریف شده است و اسنادی اغلب جعلی و تحریف شده . سازمان های سیاسی نیز در باره ان چند سال سرنوشت ساز اسناد چندانی منتشر نکرده اند . برخی در روایت های شخصی خود تاریخ را به سود خود تحریف می کنند و حتا برخی دروغ های بزرگی در باره خود نوشته اند .
پیروز دوانی ، نویسنده «کتابچهٔ حقیقت» خود در صحنه بوده است اما موضوع کتاب او نه خود او که زخدادهاپی است که او در ان نقش موثری نداشته است کتابچه حقیقت تصویری از تاریخ زخدادها است از منظر کسی که هم در باره این دوران تحقیق کرده است و هم شاهد ماجرا بوده است
متنی او متنی است که کمترین دخالت ذهن راوی در آن وجود دارد.
اما دلیل خواندن این کتاب برای من، تنها اهمیت تاریخیاش نیست؛ بلکه ادای دین به پیروز دوانی، نویسندهٔ آن، است. انسانی که به دلیل ایستادگی بر سر آرمانهایش، در جریان موسوم به قتلهای زنجیرهای، در کنار محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، کشته شد. او با وجود شکنجههای سنگین در زندان، هرگز از آرمانهای خود—آزادی، دموکراسی، عدالت—عقبنشینی نکرد.
با اینکه من هیچ علاقهای به حزب توده ندارم اما بخش دیگری از انگیزهٔ من به حزب توده برمیگردد؛ حزبی که به دلیل همدستی با خمینی و روحانیت در جریان انقلاب، و نقش داشتن در رویدادهای تلخ آن دوران، تاریخ سیاهی از خود بهجا گذاشته است. پرداختن به «کتابچهٔ حقیقت»، یعنی باز کردن بخشی از این زوایای تاریک تاریخ، همانگونه که بوده، بی کم و کاست. پیروز دوانی با این کتاب و فعالیتهایش تلاش کرد واقعیتهای درون حزب توده و تاریخ جنبش چپ ایران را بیان کند، به ویژه نقدهایی که درباره سیاستهای حمایتی حزب توده از جمهوری اسلامی داشت.
پیروز دوانی از اعضای حزب توده ایران بود . او جزو جوانان بود که به رهبری حزب توده انتقاد داشتند و از موضع چپ با سیاست رهبری حزب در حمایت از جمهوری اسلامی مخالف و خواستار مبارزه برای دموکراسی بودند
.
حزب توده در آن زمان پیش از انقلاب دو گرایش داشت؛ یک گرایش به رهبری کیانوری که به تبعیت از سیاست ان زمان اتحاد شوروی ، سیاست حمایت از جمهوری اسلامی و خمینی را دنبال می کردند و جناح دیگر به رهبری افرادی مثل ایرج اسکندری و رادمنش بود که معتقد بودند نباید از خمینی حمایت کرد و باید از نیروهای طرفدار دموکراسی حمایت کرد.
به گفته ایرج اسکندری، در مصاحبهای که فرج سرکوهی با او انجام داده و بعدها هم در یادنامه ایرج اسکندری دوباره چاپ شد در یکی از جلسات سران حزب توده در آلمان شرقی، نمایندهای از کاگب هم حضور داشته و با اصرار تأکید کرده که نورالدین کیانوری باید به عنوان رهبر حزب در داخل ایران انتخاب شود. این اختلافات پیش از انقلاب بود و پس از آن هم ادامه یافت.
پس از انقلاب، حزب توده شدیداً سرکوب شد و اعضای آن زندانی شدند. پیروز دوانی هم در زندانهای مختلف از جمله اوین محبوس بود و به عنوان یکی از مقاومترین زندانیان شناخته میشد، در کنار افرادی مانند امیر انتظام.
پس از آزادی، پیروز دوانی تصمیم گرفت فعالیتهای سیاسی و فکری خود را ادامه دهد. با رسانههای مختلف ارتباط گرفت و مقالاتی منتشر کرد. این کتابچه ابتدا به صورت تایپ شده و غیررسمی در داخل منتشر شد و چندان مورد توجه نبود اما به تدریج با وجود اینترنت شناخته شد.
#پیروز_دوانی #حزب_توده #کتابچه_حقیقت
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.