
Sign up to save your podcasts
Or
▨ نام شعر: یاد
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ با صدای: احمد کیایی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
یادم از روزی سیه میآید و جای نموری
در میانِ جنگلِ بسیار دوری.
آخرِ فصلِ زمستان بود و یکسر هر کجا در زیر باران.
مثل این که هر چه کِز کرده به جایی،
بر نمیآید صدایی.
صف بیاراییده از هر سو تمشک تیغدار و دور کرده
جای دنجی را.
یاد آن روز صفابخشان!
مثل اینکه کنده بودندم تن از هر چیز
می شدم از روی این بامِ سیه
سوی آن خلوت گلآویز،
تا گذارم گوشهای از قلب خود را اندر آنجا
تا از آن جا گوشهای از دلربای خلوت غمناک روزی را
آورم با خود.
آه! میگویند چون بگذشت روزی
بگذرد هر چیز با آن روز.
باز میگویند خوابی هست کار زندگانی
زان نباید یاد کردن
خاطرِ خود را
بیسبب ناشاد کردن.
بر خلافِ یاوهی مردم
پیشِ چشمِ من ولیکن
نگذرد چیزی بدون سوز
میکشم تصویر آن را
یاد من میآید از آن روز!
▨
نیما یوشیج
بهمن ۱۳۲۰
4.8
1313 ratings
▨ نام شعر: یاد
▨ شاعر: نیما یوشیج
▨ با صدای: احمد کیایی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
یادم از روزی سیه میآید و جای نموری
در میانِ جنگلِ بسیار دوری.
آخرِ فصلِ زمستان بود و یکسر هر کجا در زیر باران.
مثل این که هر چه کِز کرده به جایی،
بر نمیآید صدایی.
صف بیاراییده از هر سو تمشک تیغدار و دور کرده
جای دنجی را.
یاد آن روز صفابخشان!
مثل اینکه کنده بودندم تن از هر چیز
می شدم از روی این بامِ سیه
سوی آن خلوت گلآویز،
تا گذارم گوشهای از قلب خود را اندر آنجا
تا از آن جا گوشهای از دلربای خلوت غمناک روزی را
آورم با خود.
آه! میگویند چون بگذشت روزی
بگذرد هر چیز با آن روز.
باز میگویند خوابی هست کار زندگانی
زان نباید یاد کردن
خاطرِ خود را
بیسبب ناشاد کردن.
بر خلافِ یاوهی مردم
پیشِ چشمِ من ولیکن
نگذرد چیزی بدون سوز
میکشم تصویر آن را
یاد من میآید از آن روز!
▨
نیما یوشیج
بهمن ۱۳۲۰
7,913 Listeners
2,081 Listeners
2,584 Listeners
6,263 Listeners
1,189 Listeners
494 Listeners
177 Listeners
225 Listeners
2,742 Listeners
472 Listeners
515 Listeners
3,085 Listeners
377 Listeners
2,313 Listeners
126 Listeners