
Sign up to save your podcasts
Or
▨ نام شعر: کارهای ما
▨ شاعر: پروین اعتصامی
▨ با صدای: صدیقه کامور
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
_________
نخوانده فرق سر از پای، عزمِ کو کردیم
نکرده پرسش چوگان، هوای گو کردیم
به کار خویش نپرداختیم، نوبتِ کار
تمام عمر، نشستیم و گفتگو کردیم
به وقت همت و سعی و عمل، هوس راندیم
به روز کوشش و تدبیر، آرزو کردیم
عبث به چَه نفتادیم، دیو آز و هوی
هر آنچه کرد، بدیدیم و همچو او کردیم
بسی مجاهده کردیم در طریق نفاق
ببین چه بیهده تفسیر «جاهدوا» کردیم
چو نان ز سفره ببردند، سفره گستردیم
چو آب خشک شد، اندیشهٔ سبو کردیم
اگر که نفس، بداندیش ما نبود چرا
ملول گشت، چو ما رسم و ره نکو کردیم
چو عهدنامه نوشتیم، اهرمن خندید
که اتحاد نبود، این که با عدو کردیم
هزارمرتبه دریای چرخ، طوفان کرد
از آن زمان که نشیمن درین کرو کردیم
نه همچو غنچه، به دامان گلبنی خفتیم
نه همچو سبزه، نشاطی به طرف جو کردیم
چراغ عقل، نهفتیم شامگاه رحیل
از آن به ورطهٔ تاریک جهل، رو کردیم
به عمر گم شده، اصلا نسوختیم، ولیک
چو سوزنی ز نخ افتاد، جستجو کردیم
به غیر جامهٔ فرصت، که کس رفوش نکرد
هزار جامه دریدند و ما رفو کردیم
تباه شد دل از آلودگی و دم نزدیم
همی بتن گرویدیم و شستشو کردیم
سمند توسن افلاک، راهوار نگشت
به توسنیسش، چو یک چند تاخت، خو کردیم
ز فرط آز، چو مردارخوار تیرهدرون
هماره بر سر این لاشه، هایوهو کردیم
چو زورمند شدیم، از دهان مسکینان
به جبر، لقمه ربودیم و در گلو کردیم
ز رشوه، اسب خریدیم و خانه و ده و باغ
به اشک بیوهزنان، حفظ آبرو کردیم
از آن ز شاخ حقایق، به ما بری نرسید
که ما همیشه حکایت ز رنگ و بو کردیم
▨
پروین اعتصامی
متخلص به پروین
4.9
1717 ratings
▨ نام شعر: کارهای ما
▨ شاعر: پروین اعتصامی
▨ با صدای: صدیقه کامور
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
_________
نخوانده فرق سر از پای، عزمِ کو کردیم
نکرده پرسش چوگان، هوای گو کردیم
به کار خویش نپرداختیم، نوبتِ کار
تمام عمر، نشستیم و گفتگو کردیم
به وقت همت و سعی و عمل، هوس راندیم
به روز کوشش و تدبیر، آرزو کردیم
عبث به چَه نفتادیم، دیو آز و هوی
هر آنچه کرد، بدیدیم و همچو او کردیم
بسی مجاهده کردیم در طریق نفاق
ببین چه بیهده تفسیر «جاهدوا» کردیم
چو نان ز سفره ببردند، سفره گستردیم
چو آب خشک شد، اندیشهٔ سبو کردیم
اگر که نفس، بداندیش ما نبود چرا
ملول گشت، چو ما رسم و ره نکو کردیم
چو عهدنامه نوشتیم، اهرمن خندید
که اتحاد نبود، این که با عدو کردیم
هزارمرتبه دریای چرخ، طوفان کرد
از آن زمان که نشیمن درین کرو کردیم
نه همچو غنچه، به دامان گلبنی خفتیم
نه همچو سبزه، نشاطی به طرف جو کردیم
چراغ عقل، نهفتیم شامگاه رحیل
از آن به ورطهٔ تاریک جهل، رو کردیم
به عمر گم شده، اصلا نسوختیم، ولیک
چو سوزنی ز نخ افتاد، جستجو کردیم
به غیر جامهٔ فرصت، که کس رفوش نکرد
هزار جامه دریدند و ما رفو کردیم
تباه شد دل از آلودگی و دم نزدیم
همی بتن گرویدیم و شستشو کردیم
سمند توسن افلاک، راهوار نگشت
به توسنیسش، چو یک چند تاخت، خو کردیم
ز فرط آز، چو مردارخوار تیرهدرون
هماره بر سر این لاشه، هایوهو کردیم
چو زورمند شدیم، از دهان مسکینان
به جبر، لقمه ربودیم و در گلو کردیم
ز رشوه، اسب خریدیم و خانه و ده و باغ
به اشک بیوهزنان، حفظ آبرو کردیم
از آن ز شاخ حقایق، به ما بری نرسید
که ما همیشه حکایت ز رنگ و بو کردیم
▨
پروین اعتصامی
متخلص به پروین
7,887 Listeners
1,046 Listeners
2,535 Listeners
677 Listeners
232 Listeners
258 Listeners
137 Listeners
2,967 Listeners
374 Listeners
552 Listeners
148 Listeners
58 Listeners
107 Listeners
100 Listeners
605 Listeners