"نقاش باغانی" نه تنها در میان داستان های هوشنگ گلشیری بلکه در میان ادبیات داستانی ایران و حتی جهان از معدود داستان هاییست که به طرح یک راز مگو می پردازد، به طرح یک پرسش مخفی، پرسشی درباره خلق زیبایی یا هنر، به طرح مراحل پنهان روند خلاقیت یا رازهای آن.
ماجرا در واقع چیزی نیست جز شرح یک سفر فامیلی، سفری کوتاه به روستایی نه خیلی دور از تهران اما نسبتا پرت در اوج حملات موشکی به تهران.
شخصیت های داستان عبارتند از: یک داستان نویس، همسر و دو بچه اش و همچنین دایی همسرش که مهندس شرکتی است و همسر او مهری.
آنها از شهر بیرون می زنند تا چند روزی از هول و ولای مردن زیر خروارها آوار در امان باشند؛ مقصد دهیست به نام باغان در الموت و آنها آنجا میهمان آبدارچی شرکت دایی خواهند بود، یا میهمان قوم و خویش او. مهری آبستن است و حرفه اش نقاشی و راوی داستان نویس ما هم یک سالی است که دیگر نمی نویسد.
بیشتر بخوانید:
https://www.bbc.com/persian/arts/2010/06/100603_l41_golshiri_memory_cheheltan
صفحه اینستاگرام رادیو حکایت:
https://www.instagram.com/radiohekayat
کانال تلگرام رادیو حکایت:
https://t.me/radiohekayat1403
لینک حمایت های ارزی و ریالی از پادکست رادیو حکایت:
https://hamibash.com/Radiohekayat
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.