«الگوهای ذهنی و بیماریهای جسمانی»
کتاب شفای زندگی نوشته لوئیز هی
فصل پانزدهم به بررسی رابطهٔ ذهن و بدن میپردازد و شامل جدول معروف لوئیز هی است؛ جدولی که در آن بیماریها، الگوهای فکریِ مرتبط، و جملات درمانگر (Affirmations) آورده شدهاند.
این فصل با تأکید بر این شروع میشود که:
🔹 این جدول جایگزین پزشکی نیست.
لوئیز هی تأکید میکند که این برداشتها علت قطعی بیماریها نیستند، بلکه برداشتهای احتمالی یا الگوهای ذهنی رایج هستند که ممکن است به بدن فشار وارد کنند یا روند درمان را سختتر کنند.
🔹 ۱. ذهن و بدن یک سیستم واحد هستند
لوئیز هی توضیح میدهد که بدن ما بازتاب:
است.
وقتی احساسات منفی یا فشارهای قدیمی سرکوب شوند، ممکن است راهی برای بروز پیدا کنند—گاهی در قالب یک علامت جسمانی.
🔹 ۲. بیماریها پیام هستند، نه مجازات
در نگاه لوئیز هی، علائم جسمی «فریاد تن» نیستند که بگویند: تو بدی! تو مقصری!
بلکه پیامهایی هستند برای شناختن نیازهای پنهان، زخمهای قدیمی، و احساساتی که توجه لازم را نگرفتهاند.
این نگاه، سرزنشکننده نیست؛ بلکه دعوتکننده است.
در این فصل جدول بزرگی معرفی میشود که سه بخش دارد:
ستون سمت راست : بیماری یا بخش بدن
نام بیماریها یا علائم جسمانی مثل:
سردرد، زخم معده، معدهدرد، گردندرد، دیابت، میگرن، چاقی، حساسیتها، عفونتها…
ستون وسط: الگوی ذهنی / احساسی احتمالی
لوئیز هی برای هر بیماری، الگوهای ذهنی یا احساسی متداولی را مطرح میکند؛ مثل:
این ستون نمیگوید «علت قطعی این است»، بلکه فقط یک احتمال است.
ستون سمت چپ: جملهٔ آرامبخش / تکرار مهربانانه (Affirmation)
برای هر بیماری یک جملهٔ مثبت ارائه میشود که هدفش:
این جملات نوعی «بازآموزی ذهن» محسوب میشوند.
🔹 ۴. بدن تحت تأثیر احساسات طولانیمدت قرار میگیرد
لوئیز هی توضیح میدهد که برخی احساسات اگر طولانیمدت در ما بمانند، میتوانند بدن را تحت فشار قرار دهند، مثل:
این احساسات، انرژی بدن را کم میکنند و ممکن است خود را در بخشهایی از بدن نشان دهند.
🔹 ۵. پذیرش، مرحلهٔ اولِ درمان ذهنی–بدنی است
او میگوید تا وقتی بخشی از خودمان را انکار میکنیم، یک قدم عقبتر از درمان هستیم.
اما وقتی احساسات سرکوبشده را با مهربانی بپذیریم، بدن آرامتر میشود و فضا برای تغییر ایجاد میگردد.
🔹 ۶. مهمترین پیام فصل: خودسرزنشگری ممنوع
این جدول برای مقصر دانستن نیست
و هیچچیز «اشتباه» با شما نیست
این فصل بیش از هر چیز یادآور میشود که ما میتوانیم با عشق، آگاهی و گوش دادن به بدن، روند درمان را همراهی کنیم.
🔹 ۷. تکرارهای مهربانانه، بذرهای درمانی هستند
جملات مثبت ستون سوم به ما کمک میکنند:
باورهای قدیمی را تغییر دهیم
بدن را در مسیر آرامش قرار دهیم
و با شفقت با خود رفتار کنیم
این جملات اگر با حضور و پیوستگی گفته شوند، تأثیر بیشتری دارند.
🔹 ۸. ذهن، بدن و احساسات مسیر درمان را با هم میسازند
اما ذهن و احساسات فضای بهتری برای بهبود ایجاد میکنند
درمان کامل وقتی اتفاق میافتد که:
قلب → پذیرا شود
جمعبندی نهایی فصل پانزدهم
بدن پیام میدهد؛ نه قضاوت
علائم جسمی فقط یک علامتاند؛ نه مجازات
احساسات سرکوبشده انرژی ما را میگیرند
با شناخت الگوهای ذهنی میتوانیم در روند درمان شریک شویم
جملات مثبت کمک میکنند ذهن بازآموزی شود
و هیچ بیماری با «تقصیر بیمار» مرتبط نیست—بلکه با آگاهی و مهربانی میتوان مسیر بهبود را آرامتر کرد
این فصل پایان کتاب را به تمرین عملی و دعوت به «زندگی آگاهانهتر» نزدیک میکند.
Instagram: @dr.sara.official