https://t.me/radioshereparsi رادیو شعر پارسی

شعر فاخر و ماندگار عقاب💖💖یادگار زنده یاد پرویز ناتل خانلری


Listen Later

شعر  عقاب از پرویز ناتل خانلری
گشت غمناک دل و جان عقاب 
چو ازو دور شد ایام شباب 
دید کش دور به انجام رسید 
آفتابش به لب بام رسید 
باید از هستی دل بر گیرد 
ره سوی کشور دیگر گیرد 
خواست تا چاره ی نا چار کند 
دارویی جوید و در کار کند
صبحگاهی ز پی چاره ی کار 
گشت برباد سبک سیر سوار 
گله کاهنگ چرا داشت به دشت 
ناگه ا ز وحشت پر و لوله گشت 
وان شبان ، بیم زده ، دل نگران 
شد پی بره ی نوزاد دوان 
کبک ، در دامن خار ی آویخت 
مار پیچید و به سوراخ گریخت 
آهو استاد و نگه کرد و رمید 
دشت را خط غباری بکشید 
لیک صیاد سر دیگر داشت 
صید را فارغ و آزاد گذاشت 
چاره  مرگ ، نه کاریست حقیر 
زنده را  دل نشود ازجان سیر
صید هر روزه به چنگ آمد زود 
مگر آن روز که صیاد نبود 
آشیان داشت بر آن دامن دشت 
زاغکی زشت و بد اندام و پلشت 
سنگ ها از کف طفلان خورده 
جان ز صد گونه بلا در برده 
سا ل ها زیسته افزون ز شمار 
شکم آکنده ز گند و مردار 
بر سر شاخ ورا دید عقاب 
ز آسمان سوی زمین شد به شتاب 
گفت که : ‹‹ ای دیده ز ما بس بیداد 
با تو امروز مرا کار افتاد 
مشکلی دارم اگر بگشایی 
بکنم آن چه تو می فرمایی ›› 
گفت : ‹‹ ما بنده ی در گاه توییم 
تا که هستیم هوا خواه تو ییم 
بنده آماده بود ، فرمان چیست ؟ 
جان به راه تو سپارم ، جان چیست ؟ 
دل ، چو در خدمت تو شاد کنم 
ننگم آید که ز جان یاد کنم ›› 
این همه گفت ولی با دل خویش 
گفت و گویی دگر آورد به پیش 
کاین ستمکار قوی پنجه ، کنون 
از نیاز است چنین زار و زبون 
لیک ناگه چو غضبناک شود 
زو حساب من و جان پاک شود 
دوستی را چو نباشد بنیاد 
حزم را باید از دست نداد 
در دل خویش چو این رای گزید 
پر زد و دور ترک جای گزید 
زار و افسرده چنین گفت عقاب 
که :‹‹ مرا عمر ، حبابی است بر آب 
راست است این که مرا تیز پر است 
لیک پرواز زمان تیز تر است 
من گذشتم به شتاب از در و دشت 
به شتاب ایام از من بگذشت 
گر چه از عمر ،‌دل سیری نیست 
مرگ می آید و تدبیری نیست 
من و این شه پر و این شوکت و   جاه 
عمرم از چیست بدین حد کوتاه؟ 
تو بدین قامت و بال ناساز 
به چه فن یافته ای عمر دراز ؟ 
پدرم نیز به تو دست نیافت 
تا به منزلگه جاوید شتافت 
لیک هنگام دم باز پسین 
چون تو بر شاخ شدی جایگزین 
از سر حسرت بامن فرمود 
کاین همان زاغ پلید است که بود 
عمر من نیز به یغما رفته است 
یک گل از صد گل تو نشکفته است 
چیست سرمایه ی این عمر دراز ؟ 
رازی این جاست،تو بگشا این راز›› 
زاغ گفت : ‹‹ ار تو در این تدبیری 
عهد کن تا سخنم بپذیری 
عمرتان گر که پذیرد کم و کاست 
دگری را چه گنه ؟ کاین ز شماست 
ز آسمان هیچ نیایید فرود 
آخر از این همه پرواز چه سود ؟ 
پدر من که پس از سیصد و اند 
کان اندرز بد و دانش و پند 
بارها گفت که برچرخ اثیر 
بادها راست فراوان تاثیر 
بادها کز زبر خاک و زند 
تن و جان را نرسانند گزند 
هر چه ا ز خاک ، شوی بالاتر 
باد را بیش گزندست و ضرر 
تا بدانجا که بر اوج افلاک 
آیت مرگ بود ، پیک هلاک 
ما از آن ، سال بسی یافته ایم 
کز بلندی ،‌رخ برتافته ایم 
زاغ را میل کند دل به نشیب 
عمر بسیارش ار گشته نصیب 
دیگر این خاصیت مردار است 
عمر مردار خوران بسیار است 
گند و مردار بهین درمان ست 
چاره ی رنج تو زان آسان ست 
خیز و زین بیش ،‌ره چرخ مپوی 
طعمه ی خویش بر افلاک مجوی 
ناودان ، جایگهی سخت نکوست 
به از آن کنج حیاط و لب جوست 
من که صد نکته ی نیکو دانم 
راه هر برزن و هر کو دانم 
خانه ، اندر پس باغی دارم 
وندر آن گوشه سراغی دارم 
خوان گسترده الوانی هست 
خوردنی های فراوانی هست ›› 
**** 
آن چه ز آن زاغ چنین داد سراغ 
گندزاری بود اندر پس باغ 
بوی بد ، رفته ا زآن ، تا ره دور 
معدن پشه ، مقام زنبور 
نفرتش گشته بلای دل و جان 
سوزش و کوری دو دیده از آن 
آن دو همراه رسیدند از راه 
زاغ بر سفره ی خود کرد نگاه 
گفت : ‹‹ خوانی که چنین الوان ست 
لایق محضر این مهمان ست 
می کنم شکر که درویش نیم 
خجل از ما حضر خویش نیم ›› 
گفت و بشنود و بخورد از آن گند 
تا بیاموزد از او مهمان پند 
**** 
عمر در اوج فلک بر ده به سر 
دم زده در نفس باد سحر 
ابر را دیده به زیر پر خویش 
حیوان را همه فرمانبر خویش 
بارها آمده شادان ز سفر 
به رهش بسته فلک طاق ظفر 
سینه ی کبک و تذرو و تیهو 
تازه  و گرم شده طعمه ی او 
اینک افتاده بر این لاشه و گند 
باید از زاغ بیاموزد پند 
بوی گندش دل و جان تافته بود 
حال بیماری دق یافته بود 
دلش از نفرت و بیزاری ، ریش 
گیج شد ، بست دمی دیده ی خویش 
یادش آمد که بر آن اوج سپهر 
هست پیروزی و زیبایی و مهر 
فر و آزادی و فتح و ظفرست 
نفس خرم باد سحرست 
دیده بگشود به هر سو نگریست 
دید گردش اثری زین ها نیست 
آن چه بود از همه سو خواری بود 
وحشت و نفرب و بیزاری بود 
بال بر هم زد و بر جست ا زجا
...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

https://t.me/radioshereparsi رادیو شعر پارسیBy محمد مصدق

  • 4.9
  • 4.9
  • 4.9
  • 4.9
  • 4.9

4.9

19 ratings


More shows like https://t.me/radioshereparsi رادیو شعر پارسی

View all
‌BPLUS بی‌پلاس پادکست فارسی خلاصه کتاب by Ali Bandari

‌BPLUS بی‌پلاس پادکست فارسی خلاصه کتاب

7,789 Listeners

On podcast پادکست آن by mersen

On podcast پادکست آن

830 Listeners

رواق / Ravaq by فرزآن

رواق / Ravaq

2,520 Listeners

رادیو راه با مجتبی شکوری by رادیو راه

رادیو راه با مجتبی شکوری

5,970 Listeners

طنزپردازی | tanzpardazi by tanzpardazi | طنزپردازی

طنزپردازی | tanzpardazi

1,144 Listeners

پادکست آرامش by arameshpodcast.com

پادکست آرامش

335 Listeners

جافکری | Jafekri by Amirali Gh

جافکری | Jafekri

2,541 Listeners

پادکست کتاب کست - KetabCast by MONTANA

پادکست کتاب کست - KetabCast

471 Listeners

Ketab Jibi | پادکست کتاب جیبی by Mahdi Bahmani

Ketab Jibi | پادکست کتاب جیبی

479 Listeners

خوابکست by khabcast.com

خوابکست

177 Listeners

این نقطه by Hosein Aura

این نقطه

2,181 Listeners

Wrapup | رپاپ by amir soodbakhsh

Wrapup | رپاپ

524 Listeners

یک دقیقه با من by سپهر خدابنده

یک دقیقه با من

218 Listeners

رختکن بازنده‌ها by rbazandeha@gmail.com

رختکن بازنده‌ها

64 Listeners

تمرین مدیتیشن by Shaghayegh Alizadeh

تمرین مدیتیشن

24 Listeners