
Sign up to save your podcasts
Or
▨ نام شعر: چکاوک غمگین
▨ شاعر: سیدعلی صالحی
▨ با صدای: سیدعلی صالحی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
کجای کاری چکاوکِ غمگین؟
در هیر و ویرِ صحبتِ خرداد
و خیالِ
آسمان بودی
که پاییزِ پیر آمد و دامنه را درو کرد و رفت
من سرگرم همین سایهروشنِ راه بودم
داشتم دنبالِ گهوارهی انار و
آوازِ اردیبهشتِ گم شده
میگشتم
حواسم نبود
سرم بالای ستاره بود
که دیدم شب است
دیدم که آسمان پیدا نیس
پس کی آذر آمد و
دی از دامنه گذشت؟
دیگر دیر است پرندهی پَر بُریده به باد
ابر آمده در عزایِ آسمان ما
دارد گریه میکند
من غمگینِ همین قاصدکهای بارانیام
که نمیپرسند؛
پس نشانی مسافران شما
از چه بابت است؟
سنگین و بیسوال
میوزد این اضطرابِ مداوم
نه دی، نه آذر، نه اردیبهشت
حتی بادهای خبرچینِ خسته هم نمیدانند
ما چه بودیم!
چه گفتیم
چه کشیدیم...
من هم خودم یادم رفته است مرغکِ شاخسارِ کدام صنوبرِ شکسته بودم
دیگر نمیتوانم این ترانه، این تلخاب، این گریههای ترس خورده حتی
من برهنهام
من هرگز اهل رفتن از این زادروز بیرویا نبودهام
چقدر همین گوشهی آشنا خوب است
چقدر صبوری، سادگی، سکوت
برگردیم به همان هیر و ویر خرداد و خیال آسمانِ آن بالا
ما میمانیم، چکاوکِ پَربریده به باد
ما میمانیم!
هی چاقوی کند کهنسال!
زیرِ بارانِ این همه پَر
ردِ گلویِ چند پرنده را
پنهان خواهی کرد؟!
تو که تا ابد نمیتوانی
تمام کبوتران بازمانده ازِ آن همه پاییز را
دست آموزِ دانه و دلهره کنی!
به آشپزخانهات برگرد
چیزهای بسیاری هست هنوز
به تساوی تقسیم نکردهاند!
▨
سیدعلی صالحی
با ترجمه و صدای احمد شاملو
4.8
1313 ratings
▨ نام شعر: چکاوک غمگین
▨ شاعر: سیدعلی صالحی
▨ با صدای: سیدعلی صالحی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
کجای کاری چکاوکِ غمگین؟
در هیر و ویرِ صحبتِ خرداد
و خیالِ
آسمان بودی
که پاییزِ پیر آمد و دامنه را درو کرد و رفت
من سرگرم همین سایهروشنِ راه بودم
داشتم دنبالِ گهوارهی انار و
آوازِ اردیبهشتِ گم شده
میگشتم
حواسم نبود
سرم بالای ستاره بود
که دیدم شب است
دیدم که آسمان پیدا نیس
پس کی آذر آمد و
دی از دامنه گذشت؟
دیگر دیر است پرندهی پَر بُریده به باد
ابر آمده در عزایِ آسمان ما
دارد گریه میکند
من غمگینِ همین قاصدکهای بارانیام
که نمیپرسند؛
پس نشانی مسافران شما
از چه بابت است؟
سنگین و بیسوال
میوزد این اضطرابِ مداوم
نه دی، نه آذر، نه اردیبهشت
حتی بادهای خبرچینِ خسته هم نمیدانند
ما چه بودیم!
چه گفتیم
چه کشیدیم...
من هم خودم یادم رفته است مرغکِ شاخسارِ کدام صنوبرِ شکسته بودم
دیگر نمیتوانم این ترانه، این تلخاب، این گریههای ترس خورده حتی
من برهنهام
من هرگز اهل رفتن از این زادروز بیرویا نبودهام
چقدر همین گوشهی آشنا خوب است
چقدر صبوری، سادگی، سکوت
برگردیم به همان هیر و ویر خرداد و خیال آسمانِ آن بالا
ما میمانیم، چکاوکِ پَربریده به باد
ما میمانیم!
هی چاقوی کند کهنسال!
زیرِ بارانِ این همه پَر
ردِ گلویِ چند پرنده را
پنهان خواهی کرد؟!
تو که تا ابد نمیتوانی
تمام کبوتران بازمانده ازِ آن همه پاییز را
دست آموزِ دانه و دلهره کنی!
به آشپزخانهات برگرد
چیزهای بسیاری هست هنوز
به تساوی تقسیم نکردهاند!
▨
سیدعلی صالحی
با ترجمه و صدای احمد شاملو
7,913 Listeners
2,081 Listeners
2,584 Listeners
6,263 Listeners
1,189 Listeners
494 Listeners
177 Listeners
225 Listeners
2,742 Listeners
472 Listeners
515 Listeners
3,085 Listeners
377 Listeners
2,313 Listeners
126 Listeners