
Sign up to save your podcasts
Or


▨ نام شعر: خانه خونین است اینک
▨ شاعر: سیمین بهبهانی
▨ با صدای: سیمین بهبهانی
♪ پالایش و تنظیم: شهروز
────── ♪ ──────
خانه ابری بود روزی؛ خانه خونين است اينک
آن چنان بود اين چنين شد، حال ما اين است اينک
مردهواری طيلسان بر دوش و خون آشام و شبرو
تشنه ی خون با دو دندان چو دو زوبين است اينک
میکَشد در خون پلنگ ِ پير، آهوی جوان را
وحشت ِ قانون ِجنگل؛ تهمت ِ دين است اينک
سرو ِ باغ عشق را نازم که در باران ِ سُربی
چون درخت ِ ارغوان از خون، گلآزین است اینک
میدرخشد خاک همچون آسمان با روشنانش
بر زمین بشکسته شمشادی بلورین است اینک
گِرد ماه ِ چارده؛ شب با شبآویزان سُرخش
رشتهی مرجان نثار ِ زلف مِشکین است اینک
چشم ِ شوخ ِ گزمگان، تا ننگرد دوشيزگان را؛
پردهساز ِ چهرهها، گيسوی پرچين است اينک
نوعروسان ِ بلوراندام ِ بازو مرمری را
حجلهگه گور است و خاک ِ تيره بالين است اينک
گوهر ِ ناسفته را گر شَرع میگويد که مَشکن
سُفتن و آنگه شکستن؟ تا چه آیين است اينک!؟
تيغهی فرياد ِ غم بشکست چون فولاد ِ خنجر
پردهی گوش ِ ستم ديوار ِرويين است اينک
نه! که کارستان ِظالم همچو خاکستر بريزد
حاصل ِ کبريت ِ نفرت، شعلهی کين است اينک
خانه ابری بود روزی، گرچه خونين شد، وليکن
پشت ِ ظلمت وز پی ِ خون؛ صبح ِسيمين است اينک
▨
سیمین بهبهانی، نیمای غزل ِایران
By Schahrouz4.9
1717 ratings
▨ نام شعر: خانه خونین است اینک
▨ شاعر: سیمین بهبهانی
▨ با صدای: سیمین بهبهانی
♪ پالایش و تنظیم: شهروز
────── ♪ ──────
خانه ابری بود روزی؛ خانه خونين است اينک
آن چنان بود اين چنين شد، حال ما اين است اينک
مردهواری طيلسان بر دوش و خون آشام و شبرو
تشنه ی خون با دو دندان چو دو زوبين است اينک
میکَشد در خون پلنگ ِ پير، آهوی جوان را
وحشت ِ قانون ِجنگل؛ تهمت ِ دين است اينک
سرو ِ باغ عشق را نازم که در باران ِ سُربی
چون درخت ِ ارغوان از خون، گلآزین است اینک
میدرخشد خاک همچون آسمان با روشنانش
بر زمین بشکسته شمشادی بلورین است اینک
گِرد ماه ِ چارده؛ شب با شبآویزان سُرخش
رشتهی مرجان نثار ِ زلف مِشکین است اینک
چشم ِ شوخ ِ گزمگان، تا ننگرد دوشيزگان را؛
پردهساز ِ چهرهها، گيسوی پرچين است اينک
نوعروسان ِ بلوراندام ِ بازو مرمری را
حجلهگه گور است و خاک ِ تيره بالين است اينک
گوهر ِ ناسفته را گر شَرع میگويد که مَشکن
سُفتن و آنگه شکستن؟ تا چه آیين است اينک!؟
تيغهی فرياد ِ غم بشکست چون فولاد ِ خنجر
پردهی گوش ِ ستم ديوار ِرويين است اينک
نه! که کارستان ِظالم همچو خاکستر بريزد
حاصل ِ کبريت ِ نفرت، شعلهی کين است اينک
خانه ابری بود روزی، گرچه خونين شد، وليکن
پشت ِ ظلمت وز پی ِ خون؛ صبح ِسيمين است اينک
▨
سیمین بهبهانی، نیمای غزل ِایران

7,875 Listeners

1,056 Listeners

1,153 Listeners

473 Listeners

173 Listeners

151 Listeners

146 Listeners

2,938 Listeners

55 Listeners

144 Listeners

373 Listeners

496 Listeners

195 Listeners

630 Listeners

114 Listeners