
Sign up to save your podcasts
Or


▨ نام شعر: سفری در پیش است
▨ شاعر: تورج نگهبان
▨ با صدای: تورج نگهبان
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
سفری به بلندای زمین تا خورشید
و به پهنای دیار تردید
سفری به فراسوی جهانِ خاکی
عالمِ افلاکی
در گذرگاهِ غریبی که نه صبح است و نه شام
نه نشان است و نه نام
نه خزانی، نه بهار
نه زمانی در کار
ساعتِ قلب ز کار افتادهست
با زمان، جان دادهست
سفری نرم و سبک
به سبکبالیِ پرواز خیال
بینیاز از پر و بال
بینیاز از همه خوبی و بدی
کینههای ابدی
حیله و دانشِ انسانِ دوپا
آدمِ سربههوا
آدم؛ این ذرهی ناچیز بزرگ
آدم؛ این برّهی در قالب گرگ
جُنگی از حادثهی اوج و حضیض
مشتی از فلسفهی ضد و نقیض
گاه تا عرشِ خداوند در اوج
گاه بر کشتیِ بشکسته ز موج
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
من از این سفر دور و دراز
بازمیگردم و، باز
دوست دارم که تو با من باشی
همه با من باشند
همه اینها که کنون اینجایند
یا که بعد از من و ما میآیند
همهی ما که به یک شاخهی بودن وصلیم
همهی ما که ز یک خون و هزاران نسلیم
همه آنان که تواناییِ معنا دارند
همه آنان که دلی عاشق و شیدا دارند
دوست دارم همه با من باشند
غمِ من، دوستِ من،
دفتر من، عشق
فرزند، پدر، مادرِ من
دوست دارم همه با من باشند.
▨
تورج نگهبان
By Schahrouz4.9
1717 ratings
▨ نام شعر: سفری در پیش است
▨ شاعر: تورج نگهبان
▨ با صدای: تورج نگهبان
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
سفری به بلندای زمین تا خورشید
و به پهنای دیار تردید
سفری به فراسوی جهانِ خاکی
عالمِ افلاکی
در گذرگاهِ غریبی که نه صبح است و نه شام
نه نشان است و نه نام
نه خزانی، نه بهار
نه زمانی در کار
ساعتِ قلب ز کار افتادهست
با زمان، جان دادهست
سفری نرم و سبک
به سبکبالیِ پرواز خیال
بینیاز از پر و بال
بینیاز از همه خوبی و بدی
کینههای ابدی
حیله و دانشِ انسانِ دوپا
آدمِ سربههوا
آدم؛ این ذرهی ناچیز بزرگ
آدم؛ این برّهی در قالب گرگ
جُنگی از حادثهی اوج و حضیض
مشتی از فلسفهی ضد و نقیض
گاه تا عرشِ خداوند در اوج
گاه بر کشتیِ بشکسته ز موج
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
سفری در پیش است
سفری دور و دراز
سفری در آغاز
من از این سفر دور و دراز
بازمیگردم و، باز
دوست دارم که تو با من باشی
همه با من باشند
همه اینها که کنون اینجایند
یا که بعد از من و ما میآیند
همهی ما که به یک شاخهی بودن وصلیم
همهی ما که ز یک خون و هزاران نسلیم
همه آنان که تواناییِ معنا دارند
همه آنان که دلی عاشق و شیدا دارند
دوست دارم همه با من باشند
غمِ من، دوستِ من،
دفتر من، عشق
فرزند، پدر، مادرِ من
دوست دارم همه با من باشند.
▨
تورج نگهبان

7,899 Listeners

2,070 Listeners

1,056 Listeners

1,156 Listeners

175 Listeners

433 Listeners

141 Listeners

147 Listeners

2,964 Listeners

650 Listeners

396 Listeners

511 Listeners

133 Listeners

208 Listeners

57 Listeners