نامه ای به کودک درونمان بنویسیم
نازنین: بعد برنامه وقتی تو راه برگشت به خونه بودم ، ناخودآگاه ذهنم رفت سمت چیزایی که تو برنامه گفتیم .راستش متوجه شدم که خواسته و ناخواسته خیلی از رفتارام بدون اینکه بدونم از شرم ریشه گرفته و هرچی فکر میکنم نمیدونم کی کجا تو من ایجاد شده یا حتی می تونم بگم بخشی از من شده بدون این که متوجه باشم شما چه طور بهش فکر کردید این به رفتاراتون/این که از کجا سرچشمه میگیرن؟
مژگان: سلام خدمت شنوندگان همیشگیمون. امیدوارم روزی پر برکت رو شروع کرده باشید و با از برنا مه ی امروز لذت ببرید
چه جالب نازنین اتفاقا منم تصمیم گرفتم عمیق تر بشم و ریشه ی یه سری از رفتارامو پیدا کنم. راستش هم برای خودم، هم برای همسرم وبچه هام. به خصوص در مورد بچه ها که خیلی مسئولیت بزرگی به عنوان والدین نسبت بهشون داریم. همیشه دعا میکنم اون چیزی رو که خدا میپسنده به بچه ها مو نسل آینده منتقل کنم و به ارث بزارم
چه قدر عالی مژگان من همیشه بهت افتخار میکنم تو مادر فوق العاده ای هستیم
خب حالا ببینیم این شرم فریبکار که نقابای مختلفی هم به صورت میزنه چجوری در ما ایجاد میشه/
یکی از ریشه های اصلی شرم، سوء استفاده هست و این تجربه ی تلخ به کودکی خیلیامون برمیگرده
سوءاستفاده های شکلهای مختلفی داره و ما امروز می خوایم به 3 کتگوری مهمش اشاره کنیم،یعنی سوء استفاده جسمی, هیجانی و سومی، سوء استفاده جنسی /. که گاهی اوقات/ممکن کودک هیچ کدوم یا حتی هر سه رو تجربه کنه./
بیاید با سوء استفاده جسمی شروع کنیم. رایج ترین شکله سوء استفاده جسمی که اسم تربیت هم میگیره کتک خوردن و تنبیه بدنیه. کودک به لحاظ بدنی که انواع مختلفی هم داره تنبیه میشه. شاید بعضیا پیش خودشون بگن حالا یه نیشگون، یا پس گردنی کوچیک که تنبیه حساب نمیشه، اما این کارمیتونه آسیب های جدی به روان کودک بزنه ولزوما نباید شدید باشه. که متاسفانه هنوز تو جامعه شاید نه به شدت گذشته اما وجود داره.و برای دهه های متوالی روش طبیعی تربیت، تو مدرسه ها و خیلی از خانواده ها بوده.
فکرکن / حتی تو گذشته شلنگ گاز تو خیلی از مدرسه ها وسیله کمک آموزشی محسوب میشد و انواع مختلف تنبیه های دیگه. /یا خیلی ها توسط بچه های بزرگتر مورد بولینگ یعنی زورگیری واقع میشدن/ تو مدرسه ها/پس سوء استفاده جسمی, شکل آشکارش, تنبیه شدنبه طور فیزیکی تو کودکیه/
هر چندکسایی که قربانی واقع شدن بعدا ممکنه به خودشون بگن/ حقم بوده /یا خب طبیعیه دیگه بچه ی شیطونی بودم /یا حتما برای آینده ام بوده و به تربیتم کمک کرده/ یا بعضیا میگن ما نسلی بودیم که اون جوری باهامون رفتار شد و این شدیم./ حالا اگه اون جوری رفتار نمی کردن تبدیل به چی میشدیم./
مژگان: عزیزان باید اینو بدونیم به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی تحقیر یا آسیب فیزیکی به کودک تاثیر مثبتی در زندگی و آینده ش نداره. میتونه تو یه مقطعی باعث شه اون تکلیف یا کاری که خانواده یا اطرافیان به عهده اش گذاشتن و انجام بده ولی مهمترین چیز که عزت نفس یه انسانه،و به او جرات میده که خود واقعیش باشه رو ،ازش میگیره..
اینم هست که همه ی کسایی که این رفتارا ازشون سر میزنه خودشون به نوعی قربانی بودن . /امکان داره خودشونم/ مورد سوء استفاده قرار گرفتن و رفتارشون واکنشیه که به تجربه های گذشته و شرایطی که درش هستن./
نازنین: شکل دیگه سو استفاده/ سو استفاده جسمیه/ که مربوط به بی توجهی به نیازهای بدنی کودکه. /بزارید با یه چیز ساده مثال بزنیم /مثلا نادیده گرفتن نیازهای اولیه کودک، این که لباس کودک باید تمیز باشه، /غذاش سالم و مناسب باشه و احتیاجات بدنشو فراهم کنه/. نسلی که با تنبیه تربیت میشه /و بعد به عنوان نوستالژی و خاطره ازش یاد میکنه/ غافل از اینه که چطور به لحاظ بدنی مورد بی توجهی قرار گرفته/. و خیلی خیلی مهمه که اینو بدونیم چون برای سال ها حداقل تو جامعه ما/ به بدن اهمیت چندانی داده نمیشد بلکه این دوگانگی تو جامعه وجود داشت که روح و بدن از همدیگه جدا هستن /.عزیزانن روح و بدن نه تنها یکی هستن./بلکه به عنوان یه مسیحی ، روح القدس در ما زندگی می کنه. /
مژگان: حتی امروزه هنوز هستن آدم هایی که رابطه ی خوبی با بدننشون ندارن. یعنی نه ورزش میکنن نه غذای سالم می خورن یا اصلا بهش فکر می کنن . و بهش به عنوان یه چیزی مزاحم یه جلد باید سرکوبش کرد و از شرش خلاص شد نگاه می کنن.
میخوام بگم چطوری این سوء استفاده جسمی میتونه ریشه های فرهنگی و جامعه شناسی داشته باشه و مهم تر از همه