شاید فقط یه لیوان چای مونده باشه،

یه آسمون بدون صدا،

و یه حوض کوچیک وسط حیاط یه خونه ‌باغ قدیمی...

اما برای مکث کردن همینا کافیه

اپیزود 61 پادکست صدای خاکستری درباره‌ ی مکث کردنه؛

درباره‌ ی اون لحظه ‌هایی که از سرعت دنیا جا میمونی و میری جلوی آینه، فقط برای اینکه خودتو ببینی... نه درست نه غلط فقط ببینی.

توی این شب خنک و آروم،

کنار صدای آب قصه میگیم، شعر میخونیم

از یه کتاب میخونم که اسمشو نگفتم خودت باید حدس بزنی

آسوده رویا میبافتم در واقعیت خیال 

و از متنی برات میخونم که باید بشنوی تا عمقشو احساس کنی

🔊 اپیزود با فضاسازی صوتی آرام و واقع ‌گرایانه تدوین شده، لطفاً با هندزفری گوش بده.

⏱️ جزئیات زمانی اپیزود:

1:56 معرفی اسپانسر اپیزود، ویپاد

3:10 توی حیاط یه خونه باغ نشستیم...

6:54 معاشرت با ذهن خاکستریم

11:37 خاطره ‌ای از قدم‌ زدن توی گرگ و میش

14:25 این‌جا تو حرف می‌زنی، من سکوت می‌کنم

16:12 شروع کتابی که خودت باید حدس بزنی

20:31 وقتی بچه ‌ها بزرگ می‌شن...

27:12 قصه‌ ی زندگی و یه جمله ‌ی نارنجی

27:49 متن اختصاصی من؛ اسمشو تو بذار

33:17 موزیک پایانی: دیوار فرامرز اصلانی

برای اینکه یه نفر دیگه ام سهیم باشه توی حس خوبمون این ائیزودو براش بفرست

📌 سیوش کن، چون شاید یه شب دیگه لازم شد دوباره تجربش کنی...

کامنتات، مثل حرف ‌هات وسط معاشرت، برام ارزش داره

توی این اپیزود توی یه حیاط خونه باغ قدیمی نشستیم توی یه شب با یه هوای خنک صدای حوض آب و با هم معاشرت میکنیم و میخونیم و یه شب طولانی رو میگدرونیم توی این ائیزود راجع به مکث حرف میزنم باهات

کجاها توی زندگیت مکث داشتی؟

این اپیزود برای یه شبه خنکه که نیاز به ریلکسیشن عمیق داری تاحالا زمانی که توی آینه نگاه کردی یه مکث طولانی برای خودت داشتی و به جزئیاتت توجه کنی؟ این اپیزودو بشنو تا با هم مکث کنیم

🎙️ صدای خاکستری با حمایت ویپاد منتشر شده – wepod.ir

Mr Gray

صدای خاکستری