
Sign up to save your podcasts
Or
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۱۹۱
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
آن کيست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من يک دم نکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پيغام وی
وانگه به يک پيمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نوميد نتوان بود از او باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام
گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند
پشمينهپوش (تنگخو) تندخو از عشق نشنيده است بو
از مستيش رمزی بگو تا ترک هشياری کند
چون (با) من گدای بینشان مشکل بود ياری چنان
سلطان کجا عيش نهان با رند بازاری کند
زان طرهی پرپيچوخم سهل است اگر بينم ستم
از بند و زنجيرش چه غم هر کس که عياری کند
شد لشکر غم بیعدد از بخت میخواهم مدد
تا فخر دين عبدالصمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنيرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طرهی شبرنگ (چشم مست و شنگ) او بسيار (مکاری) طراری کند
4.8
25082,508 ratings
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۱۹۱
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
آن کيست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من يک دم نکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پيغام وی
وانگه به يک پيمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نوميد نتوان بود از او باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام
گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند
پشمينهپوش (تنگخو) تندخو از عشق نشنيده است بو
از مستيش رمزی بگو تا ترک هشياری کند
چون (با) من گدای بینشان مشکل بود ياری چنان
سلطان کجا عيش نهان با رند بازاری کند
زان طرهی پرپيچوخم سهل است اگر بينم ستم
از بند و زنجيرش چه غم هر کس که عياری کند
شد لشکر غم بیعدد از بخت میخواهم مدد
تا فخر دين عبدالصمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنيرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طرهی شبرنگ (چشم مست و شنگ) او بسيار (مکاری) طراری کند
10,173 Listeners
7,941 Listeners
1,501 Listeners
2,089 Listeners
1,824 Listeners
6,263 Listeners
1,162 Listeners
323 Listeners
171 Listeners
2,735 Listeners
502 Listeners
3,016 Listeners
575 Listeners
2,247 Listeners
513 Listeners