درود بر تو که هنوز به واژهها ایمان داری،
به تو که شنیدن را، عمیقترین شکل دوستداشتن میدانی.
این گفتار، به یکی از دردهای پنهان اما بنیادین جامعهٔ امروزمان میپردازیم:
فرار از گفتوگو.
این گفتار، سفریست از درون به برون؛
از زخمهای کودکی که صدایش شنیده نشد،
تا خانههایی که به جای بوی گفتوگو، دیوارهای ضخیم داشتند،
تا جامعهای که به جای شنیدن، فریاد میزند و به جای تعامل، حذف میکند.
در این گفتار خواهیم شنید:
– چگونه تجربههای کودکی ما، از گفتن ترس ساختند.
– چگونه خانوادهها، به جای آموزش شنیدن، فرمان دادند و سکوت تحمیل کردند.
– چگونه جامعه، فرهنگ قضاوت را جایگزین فرهنگ گفتوگو کرد.
– چگونه غیبت گفتوگو در حاکمیت، سرمایه اجتماعی را فرسوده، و جامعه را در معرض انفجار قرار داده است.
– و چگونه هر سکوت، نه آرامش، که زنگ خطری برای فروپاشی رابطهها و روانهاست.
اما این گفتار تنها روایت زخمها نیست؛
دعوتی است به بازسازی پلها:
آغاز از خود، خانه، جمعهای کوچک، و سپس جامعه.
آیینهها را باید برگرداند.
واژهها را باید جان داد.
صداها را باید زنده کرد.
اگر دلت میخواهد بدانی چرا گفتوگو نجاتبخش است،
چگونه میشود دوباره شنیدن را تمرین کرد،
و چه راههایی پیش روی ما برای ترمیم این شکافها وجود دارد،
تو را به شنیدن این گفتار دعوت میکنم.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.