
Sign up to save your podcasts
Or
حسین علیزاده : این را در اینجا من برای ثبت در تاریخ می گویم. جمهوری اسلامی ایران دیگر از این پس مُرده است. این نکتۀ اول. نکتۀ دوم این است که ایران در دورۀ پساجمهوری اسلامی به دلیل موقعیت راهبردی اش به لحاظ اهمیت "ژئوپُلیتیک"، "ژئوانرژیک" آن در یکپارچگی امروزش از سوی قدرتهای جهانی به ویژه آمریکا به عنوان اهرم فشار بر پکن حفظ خواهد شد. خلاصه این که ما نه فقط در دورۀ پساجمهوری اسلامی، بلکه نیز در دورۀ تشکیل یک اتحاد سه گانه میان ایران، آمریکا و اسرائیل به سر می بریم.
آیا جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران وارد یک دورۀ بی بازگشت و سرنوشتساز شده است و وضعیت حاضر چه دورنمایی پیش روی ایران تصویر می کند؟
حسین علیزاده، دیپلمات و تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش از جمله گفته است :
"آخرین گفتگوی تلفنی رؤسای جمهوری آمریکا و روسیه که نسبتاً طولانی هم بوده به طرز عجیبی نه به جنگ اوکراین که به مسئلۀ ایران اختصاص داشته است. دونالد ترامپ تصریح میکند که ولادیمیر پوتین در این گفتگو با او نه دربارۀ جنگ اوکراین، که دربارۀ ایران در پرتو جنگ کنونی آن با اسرائیل سخن گفت به طوری که رئیس جمهوری روسیه عملاً نگران از این است که شکست جمهوری اسلامی ایران در جنگ با اسرائیل به شکست روسیه در جنگ اوکراین منجر شود.
تلقی من این است که رئیس جمهوری روسیه از دونالد ترامپ خواسته است که به این جنگ خاتمه دهد، زیرا، هیچ کس دیگری به جز ترامپ قادر به انجام این کار نیست. هیچکس دیگری به جز دونالد ترامپ نمیتواند نخست وزیر اسرائیل را وادار کند که به جنگ با ایران خاتمه دهد. درخواست دیگر پوتین و شاید مهمترین درخواست او این میتوانسته باشد که اگر ترامپ قادر به متوقف کردن جنگ میان اسرائیل و حکومت ایران نیست، دست کم به سود اسرائیل در این جنگ وارد نشود.
این را در اینجا من برای ثبت در تاریخ می گویم. جمهوری اسلامی ایران دیگر از این پس مُرده است. فقط مانده است صدور گواهی رسمی فوت و البته برگزاری مراسم کفن و دفن آن. به عبارت دیگر ما از این پس وارد دورۀ پساجمهوری اسلامی ایران شدهایم.
این نکتۀ اول. نکتۀ دوم این است که ایران در دورۀ پساجمهوری اسلامی به دلیل موقعیت راهبردی اش به لحاظ اهمیت "ژئوپُلیتیک"، "ژئوانرژیک" در یکپارچگی امروزش از سوی قدرتهای جهانی به ویژه آمریکا حفظ خواهد شد.
بارزترین نمونۀ تاریخی این امر برای ما ایرانیان اتفاقات پس از شهریور ١٣٢٠ در پی سقوط رضاشاه به دست متفقین است. در پی سقوط رضا شاه، فرزند او به سلطنت رسید و قدرتهای جهانی تصمیم گرفتند که برغم جوانی و کمتجربگی او یکپارچگی ایران را به دلیل موقعیت راهبردی اش از دریای مازندران تا خلیج فارس و به دلیل پیشینه و قدمت کهن فرهنگی-تمدنیاش حفظ کنند.
هفتاد درصد انرژی نفت و گاز جهان در خاک و آب ایران وجود دارد. این شاخص در کنار شاخصهای مهم دیگر باعث خواهند شد که ایران پساجمهوری اسلامی به یکی از مهمترین متحدان آمریکا در منطقه تبدیل شود. آنچه مرا به حفظ یکپارچگی ایران دلگرم میکند نگرانی آمریکا از چین قدرقدرت در جهان جدید دوقطبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و البته ضعف و شکنندگی روسیه پوتین است.
چین از نظر آمریکا تهدیدی حیّاتی است و به همین دلیل آمریکا دو پیمان نظامی علیه چین ایجاد کرده است. خلاصه کنم : به دلیل وابستگی شدید چین به انرژی ارزان قیمت ایران، این کشور عملاً از منظر آمریکا اهرمی قدرتمند برای اعمال فشار بر پکن به شمار می رود. برای نمونه در قرارداد بیست و پنجسالهای که میان پکن و جمهوری اسلامی منعقد شده، رهبران تهران تعهد کردهاند که نفت ایران را سی درصد کمتر از قیمت واقعی آن در بشکه به پکن بفروشند و این یعنی میلیاردها دلار تاراج ثروت ایران است که مفت و مسلم به جیب پکن ریخته می شود.
تبدیل کردن ایران به یک اهرم فشار قدرتمند در برابر چین نیازمند یک ایران برپا، یکپارچه و مقتدر است که در عین حال متحد مهم آمریکا و اسرائیل در منطقه به شمار برود. به این ترتیب یک سه ضلعی ایران، آمریکا و اسرائیل در ایران پساجمهوری اسلامی شکل خواهد گرفت.
هم آمریکا هم اروپا به اهمیت "ژئوانرژیک" ایران واقفند. هم آمریکا هم اروپا می دانند و معتقدند که صیانت از این موقعیت مستلزم صیانت از موجودیت و یکپارچگی ایران است. ناآرامی در ایران ناآرامی در غرب را در پی دارد و برای پرهیز از آن باید ایرانی قوّی و یکپارچه شکل بگیرد.
خلاصه این که ما نه فقط در دورۀ پساجمهوری اسلامی، بلکه نیز در دورۀ تشکیل یک اتحاد سه گانه میان ایران، آمریکا و اسرائیل به سر می بریم.
5
22 ratings
حسین علیزاده : این را در اینجا من برای ثبت در تاریخ می گویم. جمهوری اسلامی ایران دیگر از این پس مُرده است. این نکتۀ اول. نکتۀ دوم این است که ایران در دورۀ پساجمهوری اسلامی به دلیل موقعیت راهبردی اش به لحاظ اهمیت "ژئوپُلیتیک"، "ژئوانرژیک" آن در یکپارچگی امروزش از سوی قدرتهای جهانی به ویژه آمریکا به عنوان اهرم فشار بر پکن حفظ خواهد شد. خلاصه این که ما نه فقط در دورۀ پساجمهوری اسلامی، بلکه نیز در دورۀ تشکیل یک اتحاد سه گانه میان ایران، آمریکا و اسرائیل به سر می بریم.
آیا جنگ اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران وارد یک دورۀ بی بازگشت و سرنوشتساز شده است و وضعیت حاضر چه دورنمایی پیش روی ایران تصویر می کند؟
حسین علیزاده، دیپلمات و تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش از جمله گفته است :
"آخرین گفتگوی تلفنی رؤسای جمهوری آمریکا و روسیه که نسبتاً طولانی هم بوده به طرز عجیبی نه به جنگ اوکراین که به مسئلۀ ایران اختصاص داشته است. دونالد ترامپ تصریح میکند که ولادیمیر پوتین در این گفتگو با او نه دربارۀ جنگ اوکراین، که دربارۀ ایران در پرتو جنگ کنونی آن با اسرائیل سخن گفت به طوری که رئیس جمهوری روسیه عملاً نگران از این است که شکست جمهوری اسلامی ایران در جنگ با اسرائیل به شکست روسیه در جنگ اوکراین منجر شود.
تلقی من این است که رئیس جمهوری روسیه از دونالد ترامپ خواسته است که به این جنگ خاتمه دهد، زیرا، هیچ کس دیگری به جز ترامپ قادر به انجام این کار نیست. هیچکس دیگری به جز دونالد ترامپ نمیتواند نخست وزیر اسرائیل را وادار کند که به جنگ با ایران خاتمه دهد. درخواست دیگر پوتین و شاید مهمترین درخواست او این میتوانسته باشد که اگر ترامپ قادر به متوقف کردن جنگ میان اسرائیل و حکومت ایران نیست، دست کم به سود اسرائیل در این جنگ وارد نشود.
این را در اینجا من برای ثبت در تاریخ می گویم. جمهوری اسلامی ایران دیگر از این پس مُرده است. فقط مانده است صدور گواهی رسمی فوت و البته برگزاری مراسم کفن و دفن آن. به عبارت دیگر ما از این پس وارد دورۀ پساجمهوری اسلامی ایران شدهایم.
این نکتۀ اول. نکتۀ دوم این است که ایران در دورۀ پساجمهوری اسلامی به دلیل موقعیت راهبردی اش به لحاظ اهمیت "ژئوپُلیتیک"، "ژئوانرژیک" در یکپارچگی امروزش از سوی قدرتهای جهانی به ویژه آمریکا حفظ خواهد شد.
بارزترین نمونۀ تاریخی این امر برای ما ایرانیان اتفاقات پس از شهریور ١٣٢٠ در پی سقوط رضاشاه به دست متفقین است. در پی سقوط رضا شاه، فرزند او به سلطنت رسید و قدرتهای جهانی تصمیم گرفتند که برغم جوانی و کمتجربگی او یکپارچگی ایران را به دلیل موقعیت راهبردی اش از دریای مازندران تا خلیج فارس و به دلیل پیشینه و قدمت کهن فرهنگی-تمدنیاش حفظ کنند.
هفتاد درصد انرژی نفت و گاز جهان در خاک و آب ایران وجود دارد. این شاخص در کنار شاخصهای مهم دیگر باعث خواهند شد که ایران پساجمهوری اسلامی به یکی از مهمترین متحدان آمریکا در منطقه تبدیل شود. آنچه مرا به حفظ یکپارچگی ایران دلگرم میکند نگرانی آمریکا از چین قدرقدرت در جهان جدید دوقطبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و البته ضعف و شکنندگی روسیه پوتین است.
چین از نظر آمریکا تهدیدی حیّاتی است و به همین دلیل آمریکا دو پیمان نظامی علیه چین ایجاد کرده است. خلاصه کنم : به دلیل وابستگی شدید چین به انرژی ارزان قیمت ایران، این کشور عملاً از منظر آمریکا اهرمی قدرتمند برای اعمال فشار بر پکن به شمار می رود. برای نمونه در قرارداد بیست و پنجسالهای که میان پکن و جمهوری اسلامی منعقد شده، رهبران تهران تعهد کردهاند که نفت ایران را سی درصد کمتر از قیمت واقعی آن در بشکه به پکن بفروشند و این یعنی میلیاردها دلار تاراج ثروت ایران است که مفت و مسلم به جیب پکن ریخته می شود.
تبدیل کردن ایران به یک اهرم فشار قدرتمند در برابر چین نیازمند یک ایران برپا، یکپارچه و مقتدر است که در عین حال متحد مهم آمریکا و اسرائیل در منطقه به شمار برود. به این ترتیب یک سه ضلعی ایران، آمریکا و اسرائیل در ایران پساجمهوری اسلامی شکل خواهد گرفت.
هم آمریکا هم اروپا به اهمیت "ژئوانرژیک" ایران واقفند. هم آمریکا هم اروپا می دانند و معتقدند که صیانت از این موقعیت مستلزم صیانت از موجودیت و یکپارچگی ایران است. ناآرامی در ایران ناآرامی در غرب را در پی دارد و برای پرهیز از آن باید ایرانی قوّی و یکپارچه شکل بگیرد.
خلاصه این که ما نه فقط در دورۀ پساجمهوری اسلامی، بلکه نیز در دورۀ تشکیل یک اتحاد سه گانه میان ایران، آمریکا و اسرائیل به سر می بریم.
17 Listeners
99 Listeners
483 Listeners
58 Listeners
37 Listeners
13 Listeners
7 Listeners
74 Listeners
2 Listeners
3 Listeners
0 Listeners
49 Listeners
15 Listeners
25 Listeners
3 Listeners
10 Listeners
3 Listeners
12 Listeners
3 Listeners