
Sign up to save your podcasts
Or
جمشید اسدی : "من به عناوینی نظیر سرمایهداری رو به افول آمریکا یا لیبرالیسم افراطی اعتقاد ندارم. مواضع ترامپ ارتباطی به سرمایهداری آمریکا یا احتمالاً افول آن ندارد و اصطلاح ناآشنای راست افراطی نمیتواند توضیحدهندۀ برخی مواضع نادرست ترامپ باشد. آنچه ترامپ انجام میدهد ضربه ای است در اصل به جبهه ای که من می پسندم. یعنی : دموکراسی لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد، به ویژه با وجود و برآمدن حکومتهای خودکامه در روسیه و ایران. قصد ترامپ بر هم زدن میز مذاکره به منظور کسب امتیازات بیشتر در دور بعدی است."
بحرانی بی سابقه در مناسبات آمریکا و اروپا با روی کار آمدن دوبارۀ دونالد ترامپ از سر گرفته شده است. مناسبت بحران جدید معاملهای است که دونالد ترامپ می کوشد از بالای سر اروپا و البته اوکراین دربارۀ سرنوشت این کشور با پوتین انجام بدهد. این تلاش اتحاد و البته اعتراض اروپا را در پی داشته که از جمله علائم بارز آنها جلسات هفتۀ گذشته رئیس جمهوری فرانسه با رهبران اروپایی و همچنین برخی دیگر از کشورها از جمله کانادا و نروژ و البته ملاقات امانوئل ماکرون با دونالد ترامپ در دوشنبه آینده در کاخ سفید است.
نظم جهانی بعد از دومین جنگ جهانی بعضاً بر اتحاد راهبردی آمریکا و اروپا – باصطلاح بلوک غرب – استوار بود. اکنون به نظر میرسد که این نظم و ارزشهای آن از سوی دولت آمریکا به زعامت دونالد ترامپ قویاً زیر سئوال رفته است. چقدر این واکنش نتیجۀ پویش سرمایه داری رو به افول آمریکا است که به آمیختهای از ناسیونالیسم افراطی و لیبرالیسم مهارگسیخته شباهت یافته است؟
در پاسخ به این پرسش و پرسشهای دیگر جمشید اسدی، اقتصاددان مقیم فرانسه، از جمله گفته است :
"من به عناوینی نظیر سرمایهداری رو به افول یا لیبرالیسم افراطی اعتقاد ندارم. در قرن بیستم و پیش از آن حتا نظم جهانی بر اتحادها مبتنی بود. اتفاقی که اکنون افتاده این است که هیچکس نمیداند که ترامپ طالب چه نظمی است و اساسا نمی فهمد که او چه میگوید یا چه میخواهد. برای نمونه، افزایش تعرفههای واردات آهن و فولاد از سوی او نهایتاً به زیان اقتصاد آمریکا تمام میشود حتا اگر این تدبیر با انگیزۀ دفاع از منافع اقتصادی آمریکا اتخاذ شده باشد...
من در عین حال به افول سرمایهداری آمریکا هم اعتقاد ندارم. رشد اقتصاد دیجیتال و "هوش مصنوعی" که در آنها آمریکا سرآمد به شمار می رود نتیجۀ پویایی و نه افول سرمایهداری آمریکا است. نوعیآوریهای "تسلا" صنعت خودروسازی را دگرگون کرده است...
مواضع ترامپ که من آنها را بعضاً نادرست می دانم ارتباطی به سرمایهداری آمریکا یا احتمالاً افول سرمایهداری آمریکا ندارد. این مواضع ناشی از افکاری است نادرست که باید به طور جداگانه مورد بحث قرار بگیرند و در هر حال به دلیل تنشهایی که برمی انگیزند زودتر از آنچه تصور می شود به عقب نشینی ترامپ منجر خواهند شد یا او را ناچار خواهند کرد که از شدت مواضعاش بکاهد. در هر حال اصطلاح ناآشنای راست افراطی نمیتواند توضیحدهندۀ مواضع ترامپ باشد.
ترامپ بر این اعتقاد است که وقتی او میز مذاکره را به هم میزند در دور بعد امتیازات بیشتری به دست میآورد. از این منظر روش ترامپ شبیۀ شیوۀ حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
در عرصۀ داخلی تصمیم دولت ترامپ مبنی بر اخراج مهاجران غیرقانونی از آمریکا نوعی حمایتگرایی افراطی است که مالاً به زیان اقتصاد این کشور تمام میشود. آنچه دونالد ترامپ انجام میدهد ضربه ای است در اصل به جبهه ای که من می پسندم. یعنی : دموکراسی لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد، به ویژه با وجود و برآمدن حکومتهای خودکامه در روسیه و ایران.
اروپا نیز متاسفانه آنطور که شایسته است از ارزشهای دموکراتیک دفاع نکرده و باید امیدوار بود که روی کار آمدن دوبارۀ ترامپ کشورهای اروپایی را به بازنگری در برخی سیاستها از جمله اسلامپذیری، اسلامگرایی و چپگرایی و اتحادی که میان این دو هست وادار کند. به گمان من قصد ترامپ نه بر هم زدن جبهۀ اتحاد آمریکا و اروپا، بلکه بر هم زدن میز مذاکره در حال حاضر به منظور کسب امتیازات بیشتر در دور بعدی است. جبهۀ دموکراسیهای لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد نیاز به خانهتکانیهایی دارد تا حساب خود را از افکار غیرلیبرال و غیربازاربنیاد جدا کند."
5
22 ratings
جمشید اسدی : "من به عناوینی نظیر سرمایهداری رو به افول آمریکا یا لیبرالیسم افراطی اعتقاد ندارم. مواضع ترامپ ارتباطی به سرمایهداری آمریکا یا احتمالاً افول آن ندارد و اصطلاح ناآشنای راست افراطی نمیتواند توضیحدهندۀ برخی مواضع نادرست ترامپ باشد. آنچه ترامپ انجام میدهد ضربه ای است در اصل به جبهه ای که من می پسندم. یعنی : دموکراسی لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد، به ویژه با وجود و برآمدن حکومتهای خودکامه در روسیه و ایران. قصد ترامپ بر هم زدن میز مذاکره به منظور کسب امتیازات بیشتر در دور بعدی است."
بحرانی بی سابقه در مناسبات آمریکا و اروپا با روی کار آمدن دوبارۀ دونالد ترامپ از سر گرفته شده است. مناسبت بحران جدید معاملهای است که دونالد ترامپ می کوشد از بالای سر اروپا و البته اوکراین دربارۀ سرنوشت این کشور با پوتین انجام بدهد. این تلاش اتحاد و البته اعتراض اروپا را در پی داشته که از جمله علائم بارز آنها جلسات هفتۀ گذشته رئیس جمهوری فرانسه با رهبران اروپایی و همچنین برخی دیگر از کشورها از جمله کانادا و نروژ و البته ملاقات امانوئل ماکرون با دونالد ترامپ در دوشنبه آینده در کاخ سفید است.
نظم جهانی بعد از دومین جنگ جهانی بعضاً بر اتحاد راهبردی آمریکا و اروپا – باصطلاح بلوک غرب – استوار بود. اکنون به نظر میرسد که این نظم و ارزشهای آن از سوی دولت آمریکا به زعامت دونالد ترامپ قویاً زیر سئوال رفته است. چقدر این واکنش نتیجۀ پویش سرمایه داری رو به افول آمریکا است که به آمیختهای از ناسیونالیسم افراطی و لیبرالیسم مهارگسیخته شباهت یافته است؟
در پاسخ به این پرسش و پرسشهای دیگر جمشید اسدی، اقتصاددان مقیم فرانسه، از جمله گفته است :
"من به عناوینی نظیر سرمایهداری رو به افول یا لیبرالیسم افراطی اعتقاد ندارم. در قرن بیستم و پیش از آن حتا نظم جهانی بر اتحادها مبتنی بود. اتفاقی که اکنون افتاده این است که هیچکس نمیداند که ترامپ طالب چه نظمی است و اساسا نمی فهمد که او چه میگوید یا چه میخواهد. برای نمونه، افزایش تعرفههای واردات آهن و فولاد از سوی او نهایتاً به زیان اقتصاد آمریکا تمام میشود حتا اگر این تدبیر با انگیزۀ دفاع از منافع اقتصادی آمریکا اتخاذ شده باشد...
من در عین حال به افول سرمایهداری آمریکا هم اعتقاد ندارم. رشد اقتصاد دیجیتال و "هوش مصنوعی" که در آنها آمریکا سرآمد به شمار می رود نتیجۀ پویایی و نه افول سرمایهداری آمریکا است. نوعیآوریهای "تسلا" صنعت خودروسازی را دگرگون کرده است...
مواضع ترامپ که من آنها را بعضاً نادرست می دانم ارتباطی به سرمایهداری آمریکا یا احتمالاً افول سرمایهداری آمریکا ندارد. این مواضع ناشی از افکاری است نادرست که باید به طور جداگانه مورد بحث قرار بگیرند و در هر حال به دلیل تنشهایی که برمی انگیزند زودتر از آنچه تصور می شود به عقب نشینی ترامپ منجر خواهند شد یا او را ناچار خواهند کرد که از شدت مواضعاش بکاهد. در هر حال اصطلاح ناآشنای راست افراطی نمیتواند توضیحدهندۀ مواضع ترامپ باشد.
ترامپ بر این اعتقاد است که وقتی او میز مذاکره را به هم میزند در دور بعد امتیازات بیشتری به دست میآورد. از این منظر روش ترامپ شبیۀ شیوۀ حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
در عرصۀ داخلی تصمیم دولت ترامپ مبنی بر اخراج مهاجران غیرقانونی از آمریکا نوعی حمایتگرایی افراطی است که مالاً به زیان اقتصاد این کشور تمام میشود. آنچه دونالد ترامپ انجام میدهد ضربه ای است در اصل به جبهه ای که من می پسندم. یعنی : دموکراسی لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد، به ویژه با وجود و برآمدن حکومتهای خودکامه در روسیه و ایران.
اروپا نیز متاسفانه آنطور که شایسته است از ارزشهای دموکراتیک دفاع نکرده و باید امیدوار بود که روی کار آمدن دوبارۀ ترامپ کشورهای اروپایی را به بازنگری در برخی سیاستها از جمله اسلامپذیری، اسلامگرایی و چپگرایی و اتحادی که میان این دو هست وادار کند. به گمان من قصد ترامپ نه بر هم زدن جبهۀ اتحاد آمریکا و اروپا، بلکه بر هم زدن میز مذاکره در حال حاضر به منظور کسب امتیازات بیشتر در دور بعدی است. جبهۀ دموکراسیهای لیبرال و اقتصاد بازاربنیاد نیاز به خانهتکانیهایی دارد تا حساب خود را از افکار غیرلیبرال و غیربازاربنیاد جدا کند."
17 Listeners
99 Listeners
482 Listeners
58 Listeners
37 Listeners
13 Listeners
7 Listeners
74 Listeners
2 Listeners
3 Listeners
0 Listeners
48 Listeners
15 Listeners
25 Listeners
3 Listeners
9 Listeners
3 Listeners
12 Listeners
3 Listeners