سیاست‌های تبلیغاتی، رجزخوانی‌های بی‌پشتوانه، و دخالت‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی، کشور را در موقعیتی پرخطر قرار داده‌اند. از یک‌سو، احتمال وقوع جنگی جدید با اسرائیل و آمریکا افزایش یافته، و از سوی دیگر، فشارهای داخلی و نارضایتی‌های عمومی زمینه‌ساز اعتراضات مردمی گسترده‌تر شده‌اند.

عقب‌نشینی از سوریه و لبنان مقدمه سقوط در تهران است. جمهوری اسلامی پس از اخراج از سوریه در حال اخراج از لبنان است. این در حالی است که شواهد نشان می‌دهد اسرائیل‌ برای حمله دیگری به جمهوری اسلامی آماده می‌شود.

نیامین نتانیاهو صریحا مردم ایران را به قیام و مبارزه خیابانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی دعوت کرد.

به نظر می‌رسد این پیام نتانیاهو و دعوت مردم به خیزش به معنای حمله‌ی قریب‌الوقوع اسرائیل به جمهوری اسلامی است. همانطور که پیش از حمله‌ قبلی خطاب به مردم ایران تاکید کرده بود که ایرانیان لیاقت حکومت بهتری دارند.

همزمان که وزارت اطلاعات جمهوری‌اسلامی درباره احتمال قیام مردم بعد از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل هشدار می‌دهد، استفاده از عبارت تاب‌آوری در ادبیات مسئولان حکومت گسترده‌تر شده است.

به‌نظر می‌رسد جمهوری‌اسلامی به شکننده بودن شرایط خود به خوبی واقف هستند و می‌دانند که بقای این حکومت با خطر جدی روبه‌رو است.

جمهوری‌اسلامی بر سر دو راهی تغییر یا سرنگونی. خامنه‌ای که پیشتر سعی کرده بود با وقت کشی در مذاکرات از دو راهی انتخاب بین امضای توافق یا جنگ فرار کند، حالا و بعد از اینکه بسیاری از پیشرفت های هسته‌ایش را زیر بمباران آمریکا از دست داد دوباره با همان دوراهی رو به رو است؛ جنگ یا تغییر در رویکردهایش که همان تسلیم است.

جمهوری‌اسلامی و اسرائیل، هر دو خود را برای جنگ بعدی آماده می‌کنند. جمهوری‌اسلامی، جنگ قبلی را باخت. جنگ بعدی، نه‌تنها ممکن است شکست بزرگ تری باشد، بلکه شاید پایان راه این نظام هم باشد.

تلاش جمهوری اسلامی برای جلب همکاری روسیه در ساخت بمب اتمی. رسانه‌ها از سفر یک هیات اتمی جمهوری اسلامی به روسیه در سال گذشته خبر داده‌اند که تلاش کرده از موسسه‌ای که مرتبط با آزمایش هسته‌ای است بازدید کند. انتشار اسامی اعضای این هیات احتمالا می‌تواند آنها را به اهداف حملات بعدی اسرائیل تبدیل کند.

مردم ایران چه در داخل کشور باشند چه خارج از آن حق دارند خواهان سرنگونی حکومت ایران باشند و برای آن تلاش کنند.

جمهوری اسلامی تلاش می‌کند این روایت نادرست را که «ایرانیان خارج از کشور نباید برای ایرانیان داخل نسخه بپیچند» به عنوان روایت غالب در ایران معرفی کند در صورتی که حتی تجربه تاریخی انقلاب مشروطه و انقلاب 57 ایران هم خلاف این را ثابت می‌کند.

اگر موساد سال 57 خمینی را ترور نکرد و این تصمیم به تشکیل جمهوری اسلامی کمک کرد، شاید امروز اسرائیل گزینه کشتن خامنه‌ای، را جدی‌تر بررسی کند؛ به‌ویژه با توجه به اینکه تهدید جمهوری اسلامی ممکن است در آینده از سطح موشکی متعارف به سطح تسلیحات هسته‌ای ارتقاء پیدا کند.

سیاست با مراد ویسی: شورای دفاع؛ تصمیم جدید خامنه‌ای برای جلوگیری از سقوط