
Sign up to save your podcasts
Or
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۲۹۶
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (۶غزل)
طالع اگر/ مدد دهد/ دامنش آ/ورم به کف
گر بکشم (بکِشد) زهی طرب ور بکُشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من
گر چه (صبا) سخن همیبرد قصهی من به هر طرف
از خم ابروی (ویأم) توام هيچ گشايشی نشد
وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف
ابروی دوست کی شود دستکش خيال من
کس نزدهست از اين کمان تير مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
ياد پدر نمیکنند اين پسران ناخلف
من به خيال زاهدی گوشهنشين و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف (ره) میزندم به چنگ و دف
بیخبرند زاهدان نقش بخوان و لاتقل
مست رياست محتسب باده بده و لاتخف
صوفی شهر بين که چون لقمهی شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
(من به کدام خوشدلی می خورم و طرب کنم
کز پس و پیش خاطرم لشکر غم کشیده صف)
حافظ اگر قدم (نهی) زنی در ره خاندان (عشق) به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنهی نجف
4.7
24782,478 ratings
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۲۹۶
مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (۶غزل)
طالع اگر/ مدد دهد/ دامنش آ/ورم به کف
گر بکشم (بکِشد) زهی طرب ور بکُشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من
گر چه (صبا) سخن همیبرد قصهی من به هر طرف
از خم ابروی (ویأم) توام هيچ گشايشی نشد
وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف
ابروی دوست کی شود دستکش خيال من
کس نزدهست از اين کمان تير مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
ياد پدر نمیکنند اين پسران ناخلف
من به خيال زاهدی گوشهنشين و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف (ره) میزندم به چنگ و دف
بیخبرند زاهدان نقش بخوان و لاتقل
مست رياست محتسب باده بده و لاتخف
صوفی شهر بين که چون لقمهی شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
(من به کدام خوشدلی می خورم و طرب کنم
کز پس و پیش خاطرم لشکر غم کشیده صف)
حافظ اگر قدم (نهی) زنی در ره خاندان (عشق) به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنهی نجف
10,039 Listeners
7,789 Listeners
2,055 Listeners
1,686 Listeners
5,970 Listeners
1,144 Listeners
311 Listeners
177 Listeners
2,541 Listeners
479 Listeners
2,915 Listeners
377 Listeners
539 Listeners
2,181 Listeners
64 Listeners