
Sign up to save your podcasts
Or
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۲۵۵
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور (شمسالدین محمد جوینی)
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای (این) دل غمديده حالت (حالش) به شود دل بد مکن
وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در (بر) سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما (نبود، نگشت) نرفت
دايما يکسان نباشد حال (کار) دوران غم مخور
هان مشو نوميد چون واقف نه ای از سر غيب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سيل (بلا) فنا بنياد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور
در بيابان گر به (ز) شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد
هيچ راهی نيست کان را نيست پايان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
4.7
185185 ratings
«««««🍷میبهـا»»»»»
غزل نمره ۲۵۵
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلان
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور (شمسالدین محمد جوینی)
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای (این) دل غمديده حالت (حالش) به شود دل بد مکن
وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در (بر) سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما (نبود، نگشت) نرفت
دايما يکسان نباشد حال (کار) دوران غم مخور
هان مشو نوميد چون واقف نه ای از سر غيب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سيل (بلا) فنا بنياد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور
در بيابان گر به (ز) شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغيلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد
هيچ راهی نيست کان را نيست پايان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
10,042 Listeners
7,886 Listeners
2,062 Listeners
1,048 Listeners
2,536 Listeners
1,714 Listeners
5,947 Listeners
1,151 Listeners
311 Listeners
2,587 Listeners
491 Listeners
2,964 Listeners
550 Listeners
2,266 Listeners
603 Listeners