
Sign up to save your podcasts
Or


ین قسمت از شاهنامهخوانی به ادامه داستان خاندان زال میپردازد و تاجگذاری بهمن، جانشین گشتاسپ، را روایت میکند. بهمن که از خاندان زال کینه دارد، زال را به بند میکشد و فرامرز را به دار میآویزد. پشوتن، وزیر خردمند، به بهمن پند میدهد تا از کینهتوزی دست بردارد، و بهمن زال را آزاد میکند. پس از مرگ بهمن، همای چهرزاد، دخترش، به پادشاهی میرسد. او فرزند خود را در صندوقی میگذارد و به آب میاندازد تا قدرتش را حفظ کند. داراب، فرزند همای، توسط یک رختشوی (گازر) پیدا و بزرگ میشود و داستان به دوران رشد و آموزش داراب ختم میگردد.
۱. شخصیتها و نسبشناسی
همای چهرزاد (شهرزاد): دختر کیبهمن (در شاهنامه) یا ملک حارث شاه مصر (بهمننامه). مادر داراب، شانزدهمین شاه ایران. او ۳۰ یا ۳۲ سال پادشاهی کرد و در منابع از عدالت و آرامش دورانش یاد شده است.
داراب: فرزند همای، در نقش خورشید یا مهر ظاهر میشود. برخی او را همان داریوش سوم دانستهاند که با اسکندر جنگید.
بهمن اسفندیار: پس از کشتهشدن پدرش (اسفندیار) به دست رستم، کینه خاندان زال را داشت. او زال را به بند کشید و فرامرز را کشت، سپس با پند پشوتن آرام شد.
این سه شخصیت چارچوبی اساطیری-فلسفی میسازند. بهمن نماد کین و پیوند گسسته، همای نماد سلطنت آرام، و داراب نماد تولد قهرمان و باززایی است. برخلاف تثلیثهای رایج، در برخی روایات زن به اهریمن پیوند خورده است؛ اما همای نقشی همپایه مرد مییابد.
باورهای آخرالزمانی: انسان پس از مرگ دوباره زاده میشود، اما جهان جاودانگی ندارد؛ میراث ماندگار است.
ازدواج درونخانوادگی: نزد اشراف و شاهان هخامنشی و حتی تا ساسانیان رواج داشت. این سنت در اساطیر نیز بازتاب یافته است.
تولد قهرمان: نظریه اتو رانک نشان میدهد رها کردن کودک (داراب در صندوق) آیینی برای آشکار شدن راز جاودانگی است. طبیعت با نجات کودک، شایستگی او را تأیید میکند.
نماد سیمرغ: در اوستا مرغ سئن (سیمرغ) نماد باروری و دوگانگی است؛ هم چهرهای سفید (اهورامزدا) دارد و هم سیاه (اهریمن). همای نیز به این نماد پیوند مییابد.
مندل (Mandala): دایرهای آیینی که در روانشناسی یونگ نماد تمامیت است.
میتراییسم: آیین پرستش مهر که به اروپا راه یافت.
هرمس: با هرمز و ادریس یکی دانسته شده و در کیمیاگری و تفسیر رمزی اهمیت دارد.
نفس مطمئنه و تفرید: مفاهیمی برای پالایش درونی و رسیدن به قهرمانی.
رستم: جنگ را تحمیلشده میداند، نه مطلوب. کشتن اژدها و ازدواج مقدس، نماد جمع اضداد و رشد معنوی است.
منابع شاهنامه و متون همروزگار آن، ترکیبی از تاریخ و اسطورهاند. داستان بهمن، همای و داراب پیوندی میان نسبشناسی و فلسفه میسازد: عدالت در سلطنت، کین و مشروعیت خانوادگی، و راز تولد قهرمان. این چرخه بازتابی از جهانبینی ایرانی است: جاودانگی در میراث، قدرت در پیوند با آیینها، و قهرمانی در آشتی انسان با طبیعت و فرجام.
۲. تثلیث بهمن، همای و داراب۳. مضامین اساطیری و فلسفی۴. مفاهیم فرعی و کلیدی۵. تحلیل و نتیجه
By parsiadab شاهنامه خوانی5
22 ratings
ین قسمت از شاهنامهخوانی به ادامه داستان خاندان زال میپردازد و تاجگذاری بهمن، جانشین گشتاسپ، را روایت میکند. بهمن که از خاندان زال کینه دارد، زال را به بند میکشد و فرامرز را به دار میآویزد. پشوتن، وزیر خردمند، به بهمن پند میدهد تا از کینهتوزی دست بردارد، و بهمن زال را آزاد میکند. پس از مرگ بهمن، همای چهرزاد، دخترش، به پادشاهی میرسد. او فرزند خود را در صندوقی میگذارد و به آب میاندازد تا قدرتش را حفظ کند. داراب، فرزند همای، توسط یک رختشوی (گازر) پیدا و بزرگ میشود و داستان به دوران رشد و آموزش داراب ختم میگردد.
۱. شخصیتها و نسبشناسی
همای چهرزاد (شهرزاد): دختر کیبهمن (در شاهنامه) یا ملک حارث شاه مصر (بهمننامه). مادر داراب، شانزدهمین شاه ایران. او ۳۰ یا ۳۲ سال پادشاهی کرد و در منابع از عدالت و آرامش دورانش یاد شده است.
داراب: فرزند همای، در نقش خورشید یا مهر ظاهر میشود. برخی او را همان داریوش سوم دانستهاند که با اسکندر جنگید.
بهمن اسفندیار: پس از کشتهشدن پدرش (اسفندیار) به دست رستم، کینه خاندان زال را داشت. او زال را به بند کشید و فرامرز را کشت، سپس با پند پشوتن آرام شد.
این سه شخصیت چارچوبی اساطیری-فلسفی میسازند. بهمن نماد کین و پیوند گسسته، همای نماد سلطنت آرام، و داراب نماد تولد قهرمان و باززایی است. برخلاف تثلیثهای رایج، در برخی روایات زن به اهریمن پیوند خورده است؛ اما همای نقشی همپایه مرد مییابد.
باورهای آخرالزمانی: انسان پس از مرگ دوباره زاده میشود، اما جهان جاودانگی ندارد؛ میراث ماندگار است.
ازدواج درونخانوادگی: نزد اشراف و شاهان هخامنشی و حتی تا ساسانیان رواج داشت. این سنت در اساطیر نیز بازتاب یافته است.
تولد قهرمان: نظریه اتو رانک نشان میدهد رها کردن کودک (داراب در صندوق) آیینی برای آشکار شدن راز جاودانگی است. طبیعت با نجات کودک، شایستگی او را تأیید میکند.
نماد سیمرغ: در اوستا مرغ سئن (سیمرغ) نماد باروری و دوگانگی است؛ هم چهرهای سفید (اهورامزدا) دارد و هم سیاه (اهریمن). همای نیز به این نماد پیوند مییابد.
مندل (Mandala): دایرهای آیینی که در روانشناسی یونگ نماد تمامیت است.
میتراییسم: آیین پرستش مهر که به اروپا راه یافت.
هرمس: با هرمز و ادریس یکی دانسته شده و در کیمیاگری و تفسیر رمزی اهمیت دارد.
نفس مطمئنه و تفرید: مفاهیمی برای پالایش درونی و رسیدن به قهرمانی.
رستم: جنگ را تحمیلشده میداند، نه مطلوب. کشتن اژدها و ازدواج مقدس، نماد جمع اضداد و رشد معنوی است.
منابع شاهنامه و متون همروزگار آن، ترکیبی از تاریخ و اسطورهاند. داستان بهمن، همای و داراب پیوندی میان نسبشناسی و فلسفه میسازد: عدالت در سلطنت، کین و مشروعیت خانوادگی، و راز تولد قهرمان. این چرخه بازتابی از جهانبینی ایرانی است: جاودانگی در میراث، قدرت در پیوند با آیینها، و قهرمانی در آشتی انسان با طبیعت و فرجام.
۲. تثلیث بهمن، همای و داراب۳. مضامین اساطیری و فلسفی۴. مفاهیم فرعی و کلیدی۵. تحلیل و نتیجه

480 Listeners

10,087 Listeners

7,862 Listeners

2,512 Listeners

1,691 Listeners

1,155 Listeners

257 Listeners

151 Listeners

136 Listeners

2,943 Listeners

7 Listeners

59 Listeners

374 Listeners

195 Listeners

241 Listeners