Sign up to save your podcastsEmail addressPasswordRegisterOrContinue with GoogleAlready have an account? Log in here.
FAQs about سعدی تراپی:How many episodes does سعدی تراپی have?The podcast currently has 87 episodes available.
November 03, 202157- شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی ...شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینیغنیمت است چنین شب که دوستان بینیبه شرط آن که منت بنده وار در خدمتبایستم تو خداوندوار بنشینیمیان ما و شما عهد در ازل رفتهستهزار سال برآید همان نخستینیچو صبرم از تو میسر نمیشود چه کنمبه خشم رفتم و باز آمدم به مسکینیبه حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دستنیاید و تو به از من هزار بگزینیبه رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باشچو باغبان نگذارد که سیب و گل چینیتفاوتی نکند گر ترش کنی ابروهزار تلخ بگویی هنوز شیرینیلگام بر سر شیران کند صلابت عشقچنان کشد که شتر را مهار دربینیز نیکبختی سعدیست پای بند غمتزهی کبوتر مقبل که صید شاهینیمرا شکیب نمیباشد ای مسلمانانز روی خوب لکم دینکم ولی دینی Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more5minPlay
November 01, 202156- سرو ایستاده به چو تو رفتار میکنی ...سرو ایستاده به چو تو رفتار میکنیطوطی خموش به چو تو گفتار میکنیکس دل به اختیار به مهرت نمیدهددامی نهادهای که گرفتار میکنیتو خود چه فتنهای که به چشمان ترک مستتاراج عقل مردم هشیار میکنیاز دوستی که دارم و غیرت که میبرمخشم آیدم که چشم به اغیار میکنیگفتی نظر خطاست تو دل میبری رواستخود کرده جرم و خلق گنهکارمیکنیهرگز فرامشت نشود دفتر خلافبا دوستان چنین که تو تکرار میکنیدستان به خون تازه بیچارگان خضابهرگز کس این کند که تو عیار میکنیبا دشمنان موافق و با دوستان به خشمیاری نباشد این که تو با یار میکنیتا من سماع میشنوم پند نشنومای مدعی نصیحت بیکار میکنیگر تیغ میزنی سپر اینک وجود منصلح است از این طرف که تو پیکار میکنیاز روی دوست تا نکنی رو به آفتابکز آفتاب روی به دیوار میکنیزنهار سعدی از دل سنگین کافرشکافر چه غم خورد چو تو زنهار میکنی Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more5minPlay
October 30, 202155- اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست ...اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماستمراد خویش دگرباره من نخواهم خواستاگر قبول کنی ور برانی از بر خویشخلاف رای تو کردن خلاف مذهب ماستمیان عیب و هنر پیش دوستان کریمتفاوتی نکند چون نظر به عین رضاستعنایتی که تو را بود اگر مبدل شدخلل پذیر نباشد ارادتی که مراستمرا به هر چه کنی دل نخواهی آزردنکه هر چه دوست پسندد به جای دوست رواستاگر عداوت و جنگ است در میان عربمیان لیلی و مجنون محبت است و صفاستهزار دشمنی افتد به قول بدگویانمیان عاشق و معشوق دوستی برجاستغلام قامت آن لعبت قباپوشمکه در محبت رویش هزار جامه قباستنمیتوانم بی او نشست یک ساعتچرا که از سر جان بر نمیتوانم خاستجمال در نظر و شوق همچنان باقیگدا اگر همه عالم بدو دهند گداستمرا به عشق تو اندیشه از ملامت نیستوگر کنند ملامت نه بر من تنهاستهر آدمی که چنین شخص دلستان بیندضرورت است که گوید به سرو ماند راستبه روی خوبان گفتی نظر خطا باشدخطا نباشد دیگر مگو چنین که خطاستخوش است با غم هجران دوست سعدی راکه گر چه رنج به جان میرسد امید دواستبلا و زحمت امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امید رحمت فرداست Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more7minPlay
September 13, 202154- هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگر ...هر شب اندیشه دیگر کنم و رای دگرکه من از دست تو فردا بروم جای دگربامدادان که برون مینهم از منزل پایحسن عهدم نگذارد که نهم پای دگرهر کسی را سر چیزی و تمنای کسیستما به غیر از تو نداریم تمنای دگرزان که هرگز به جمال تو در آیینه وهممتصور نشود صورت و بالای دگروامقی بود که دیوانه عذرایی بودمنم امروز و تویی وامق و عذرای دگروقت آنست که صحرا گل و سنبل گیردخلق بیرون شده هر قوم به صحرای دگربامدادان به تماشای چمن بیرون آیتا فراغ از تو نماند به تماشای دگرهر صباحی غمی از دور زمان پیش آیدگویم این نیز نهم بر سر غمهای دگربازگویم نه که دوران حیات این همه نیستسعدی امروز تحمل کن و فردای دگر Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more4minPlay
September 10, 202153- ای کاب زندگانی من در دهان توست ...اي کاب زندگاني من در دهان توستتير هلاک ظاهر من در کمان توستگر برقعي فرونگذاري بدين جمالدر شهر هر که کشته شود در ضمان توستتشبيه روي تو نکنم من به آفتابکاين مدح آفتاب نه تعظيم شأن توستگر يک نظر به گوشه چشم ارادتيبا ما کني و گر نکني حکم از آن توستهر روز خلق را سر ياري و صاحبيستما را همين سرست که بر آستان توستبسيار ديده ايم درختان ميوه دارزين به نديده ايم که در بوستان توستگر دست دوستان نرسد باغ را چه جرممنعي که مي رود گنه از باغبان توستبسيار در دل آمد از انديشه ها و رفتنقشي که آن نمي رود از دل نشان توستبا من هزار نوبت اگر دشمني کنياي دوست همچنان دل من مهربان توستسعدي به قدر خويش تمناي وصل کنسيمرغ ما چه لايق زاغ آشيان توست Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more4minPlay
September 08, 202152- چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست ...چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مستکه نیستم خبر از هر چه در دو عالم هستدگر به روی کسم دیده بر نمیباشدخلیل من همه بتهای آزری بشکستمجال خواب نمیباشدم ز دست خیالدر سرای نشاید بر آشنایان بستدر قفس طلبد هر کجا گرفتاریستمن از کمند تو تا زندهام نخواهم جستغلام دولت آنم که پای بند یکیستبه جانبی متعلق شد از هزار برستمطیع امر توام گر دلم بخواهی سوختاسیر حکم توام گر تنم بخواهی خستنماز شام قیامت به هوش بازآیدکسی که خورده بود می ز بامداد الستنگاه من به تو و دیگران به خود مشغولمعاشران ز می و عارفان ز ساقی مستاگر تو سرو خرامان ز پای ننشینیچه فتنهها که بخیزد میان اهل نشستبرادران و بزرگان نصیحتم مکنیدکه اختیار من از دست رفت و تیر از شستحذر کنید ز باران دیده سعدیکه قطره سیل شود چون به یک دگر پیوستخوش است نام تو بردن ولی دریغ بوددر این سخن که بخواهند برد دست به دست Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more6minPlay
September 06, 202151- دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاست ...دیگر نشنیدیم چنین فتنه که برخاستاز خانه برون آمد و بازار بیاراستدر وهم نگنجد که چه دلبند و چه شیریندر وصف نیاید که چه مطبوع و چه زیباستصبر و دل و دین میرود و طاقت و آراماز زخم پدید است که بازوش تواناستاز بهر خدا روی مپوش از زن و از مردتا صنع خدا مینگرند از چپ و از راستچشمی که تو را بیند و در قدرت بی چونمدهوش نماند نتوان گفت که بیناستدنیا به چه کار آید و فردوس چه باشداز بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواستفریاد من از دست غمت عیب نباشدکاین درد نپندارم از آن من تنهاستبا جور و جفای تو نسازیم چه سازیمچون زهره و یارا نبود چاره مداراستاز روی شما صبر نه صبر است که زهر استوز دست شما زهر نه زهر است که حلواستآن کام و دهان و لب و دندان که تو داریعیش است ولی تا ز برای که مهیاستگر خون من و جمله عالم تو بریزیاقرار بیاریم که جرم از طرف ماستتسلیم تو سعدی نتواند که نباشدگر سر بنهد ور ننهد دست تو بالاست Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more4minPlay
September 04, 202150- معلمت همه شوخی و دلبری آموخت ...معلمت همه شوخی و دلبری آموختجفا و ناز و عتاب و ستمگری آموختغلام آن لب ضحاک و چشم فتانمکه کید سحر به ضحاک و سامری آموختتو بت چرا به معلم روی که بتگر چینبه چین زلف تو آید به بتگری آموختهزار بلبل دستان سرای عاشق رابباید از تو سخن گفتن دری آموختبرفت رونق بازار آفتاب و قمراز آن که ره به دکان تو مشتری آموختهمه قبیله من عالمان دین بودندمرا معلم عشق تو شاعری آموختمرا به شاعری آموخت روزگار آن گهکه چشم مست تو دیدم که ساحری آموختمگر دهان تو آموخت تنگی از دل منوجود من ز میان تو لاغری آموختبلای عشق تو بنیاد زهد و بیخ ورعچنان بکند که صوفی قلندری آموختدگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطنکسی که بر سر کویت مجاوری آموختمن آدمی به چنین شکل و قد و خوی و روشندیدهام مگر این شیوه از پری آموختبه خون خلق فروبرده پنجه کاین حناستندانمش که به قتل که شاطری آموختچنین بگریم از این پس که مرد بتوانددر آب دیده سعدی شناوری آموخت Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more4minPlay
September 02, 202149- امیدوارم اگر صد رهم بیندازی ...امیدوارم اگر صد رهم بیندازیکه بار دیگرم از روی لطف بنوازیچو روزگار نسازد ستیزه نتوان بردضرورت است که با روزگار در سازیجفای عشق تو بر عقل من همان مثل استکه سرگزیت به کافر همیدهد غازیدریغ بازوی تقوا که دست رنگینتبه عقل من به سرانگشت میکند بازیبسی مطالعه کردیم نقش عالم راز هر که در نظر آید به حسن ممتازیهزار چون من اگر محنت و بلا بیندتو را از آن چه که در نعمتی و در نازیحدیث عشق تو پیدا نکردمی بر خلقگر آب دیده نکردی به گریه غمازیزهی سوار که صد دل به غمزهای ببریهزار صید به یک تاختن بیندازیتو را چو سعدی اگر بندهای بود چه شودکه در رکاب تو باشد غلام شیرازیگرش به قهر برانی به لطف بازآیدکه زر همان بود ار چند بار بگدازیچو آب میرود این پارسی به قوت طبعنه مرکبیست که از وی سبق برد تازی Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more5minPlay
August 31, 202148- خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست ...خبرت هست که بی روی تو آرامم نیستطاقت بار فراق این همه ایامم نیستخالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشدسر مویی به غلط در همه اندامم نیستمیل آن دانه خالم نظری بیش نبودچون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیستشب بر آنم که مگر روز نخواهد بودنبامدادت که نبینم طمع شامم نیستچشم از آن روز که برکردم و رویت دیدمبه همین دیده سر دیدن اقوامم نیستنازنینا مکن آن جور که کافر نکندور جهودی بکنم بهره در اسلامم نیستگو همه شهر به جنگم به درآیند و خلافمن که در خلوت خاصم خبر از عامم نیستنه به زرق آمدهام تا به ملامت برومبندگی لازم اگر عزت و اکرامم نیستبه خدا و به سراپای تو کز دوستیتخبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیستدوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنیبه دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیستسعدیا نامتناسب حیوانی باشدهر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information....more5minPlay
FAQs about سعدی تراپی:How many episodes does سعدی تراپی have?The podcast currently has 87 episodes available.