▨ نام شعر: مردم گیاه
▨ شاعر: مهدی حمیدی شیرازی
▨ با صدای: مهدی حمیدی شیرازی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
ما آزمودهایم حریفان چه ابلهند
از قامت کلام برازنده کوتهاند
پیر طریقتند بهشهر ادب ولی
در راه ملک شعر چو طفلان گمرهاند
مسندنشین خرگه فضلند و ایدریغ
هنگام نقد شعر همان میخ خرگهاند
خردند و كوهپیکر، کاهند و کُه نشین
مانند مویِ پیل نزاران فربهاند
در لاف برگشادهترند از دهان شیر
در ذوق درکشیدهتر از چشم روبهاند
پنداشتی که معنی مردمگیاه چیست؟
آنک نهمردمی که به مردم مشابهاند
صفرند و خودبخود نه سزاوار اعتنا
زاعداد دیگر است اگر معتنابهاند
لنگند و ایستاده چو نیلوفر از چنار
پستند و سربلند که میرآخورِ شهند
مشتی سگاند؛ مردهخور و استخوانپرست
کز سایهی قبور به عیش مرفهاند
بر روح مرده گرمترند از دم جحیم
بر جان زنده سردتر از باد دیمهاند
تا یوسفی به چاه نیفتد عزیز نیست
اینان اسیر یوسف افتاده در چهاند
خاموش و آفرینخوان وینهردو نابهجا
سرشان ز تن جدا که خروسان بیگهاند
معنای "اَه" به هیچ کتابی نیافتم
وینان درست و راست همان معنی اهاند
▨
دکتر مهدی حمیدی شیرازی
از کتاب شبی هم در آغوش دریا - صفحه ۴۷۷
بیست و سوم خرداد ماه ۱۳۴۱ - تهران