يكى از ايرادهاى بسيار شايع در رد ظهور پيامبران اين نقد عاميانه است كه از روزگارى كه تاريخنويسى به سبك مدرن آغاز شد و هم از زمانى كه بشر توانست لحظهها را به صورت مستند ضبط كند ديگر هرگز معجزه اى رخ نداد. بحث اين گفتار پيرامون آن است كه «معجزه» آن رويدادى كه مورد مشاهده قرار گرفته نيست. معجزه آن تفسيرى و برداشتى است كه يك فرد باورمند از مشاهده يك رويداد دارد، در حالي كه آن ديگرى همان رويداد را بر اساس قوانين طبيعى قابل توضيح ميداند. معجزه نتيجه ايمان است، نه اين كه سبب ايمان باشد.